Tuesday, 4 September 2012

همدستی چهارصد ساله روحانیت شیعه با کلیسا و غرب بزیان دکتر شریعتی


تشیع صفوی و تشیع علوی، خلاصه شده


دو ساعت سخنرانی تاریخی و افشاگرانه دکتر علی شریعتی را در 52 دقیقه خلاصه کردم، که از این خلاصه تر ممکن نبود، چون هر جمله اش با ارزش و روشنگرانه است، او از وابستگی صفویان به اروپا و همبستگی روحانیت با کلیسا صحبت میکند و از خیانتی که به جهان اسلام نمودند. دکتر همچنین از وارونه کردن حق و باطل و حسنات به سیئات و تلاش در اشاعه هر چه بیشتر فساد و گناه در اندیشه تشیع صفوی وارداتی که دقیقا همان است که امروز حجتیه مبلغ آنست به آشکار صحبت کرده است


اشارات دستی ماسونها، علامت ام

Masonic Hand Signal, The M Sign



زبان سرّی و اوکولت سیاستمداران، هترپیشگان و خواننندگان معروف که در  خدمت مافیای بین الملل هستند را در این ویدئو بتصویر کشیدم
.
 ماسونها در تمام تاریخ ایران عامل خیانت به بیگانگان بوده اند و اکنون نیز بسیاری از عوامل خرد و بزرگ مملکت از اعضای همین باند خیانتکار هستند. به همین جهت همه هموطنان باید شدیدا هشیار باشند. پول در همه جا حرف اول را میزند. هزینه کانال های ماهواره ای سرسام آورست و صاحبان سرمایه بخوبی کنترل افکار را در دست گرفته اند و با پول هر کس را که بخواهند میخرند، چرا که خود فروختگان بسیارند!!!ا
 وجدان و ایمان داشتن، استقلال طلبی، آزادی  سیاسی خواهی و بخاطر سخن حق ایستادن ارزش هایی هستند که امروزه کمتر یافت می شوند.
 بسیاری از روشنفکران بجای اینکه مردم را از عمق وابستگی و خیانت رژیم ایران باخبر نمایند، در اختیار عوامل ثروت قرار گرفته اند و از حقایق آشکار صحبت بعمل نمی آورند، و هنوز به ریشه مخالفت های ظاهری ملایان با آمریکا و با غرب بحث و تبادل نظر اصولی و حقیقی نمیکنند.
حجتیه، اخوان المسلمین و تمام فرقه ها و جمعیت های مخفی و ماسونی در جهت ایجاد حکومت جهانی بسیج شده اند، بحث اصلی بر سر همین قضیه است ولی روشنفکران ما بکلی سکوت کرده اند. جنگی خانمانسوز را بر علیه ملت ایران دارند تدارک میبینند و همه میدانند که حمله به نیروگاه های اتمی چه فجایع وحشتناک زیست محیطی ایجاد خواهد کرد.
صهیونیست های اسرائیل و عوامل استعمار در ایران امثال خامنه ای و احمدی نژاد در واقع در یک سو عمل میکنند و این را امروزه مردم ایران بخوبی فهمیده اند ولی روشنفکران ما البته بدلایل لابد قابل قبول از صحبت در مورد آن خودداری میورزند. امّا همه این خیانت ها، بحران ها، بهار عربی، جنگ داخلی سوریه و احتمالا جنگ آینده اسرائیل و ناتو با ایران در جهت یکسویه کردن اقتصاد جهان، ایجاد یک پول واحد و یک حکومت واحد جهانیست. اصولا مبحث نظم نوین جهانی مبحثی دشوار و نامتجانس برای اهل قلم است چون در واقع همان حکومت جهانی برادر بزرگ میباشد و هر جور که بخواهند آب و رنگش کنند بهتر از یک دهکده سوسیالیستی جهانی با مدل چین نمی توانند ترسیمش کنند.

Thursday, 26 April 2012

بخشی از دروغ های تجارت سرطان افشا شد


تجارت سرطان میلیاردها دلار از درد و رنج بیماران و خانواده هایشان نصیب صاحبان بی وجدان کمپانی های دارویی میکند، بسیاری از پزشکان بدون هیچگونه احساس و یا قبول مسئولیتی فقط مجری دستورات ارسال شده از مراکز قدرت هستند، حفظ شغل و کسب درآمد هرچه بیشتر حرف اول، و رفع درد و رنج مردم حرف آخر را برای آنان میزند. بدون هرگونه توضیح اضافی به ترجمه قسمت های مهم دو مقاله که هر دو افشاگری جدید مجله نیچر را توضیح میدهند میپردازم و امیدوارم هر چه زودتر بتوانم مقالۀ دیگری درباره درمان قطعی سرطان بدون نیاز به هر گونه دارویی ارائه دهم، چرا که سرطان بعقیده بسیاری از دانشمندان فقط از روح انسان سرچشمه میگیرد و با ترمیم روح و تغذیۀ مناسب قابل درمان است.

مطالعات عمده در بین تحقیقات سرطان ثابت شده است که کاذب میباشند و همچنین نشان میدهد که درمان های رایج که مورد استفاده بیماران قرار میگیرد بر اساس یافته های جعلی و کاذب انجام میگیرند.
یافته های منتشر شده در مجلۀ نیچر نشان میدهد که 88% از مطالعات عمده در باره سرطان که در طول سالها در مجلات مشهور منتشر شده اند را نمی توان دوباره انجام داد تا صحت آنها ثابت شود. این بدان معنی است که یافته های تحقیقات منتشر شده در گذشته کذب محض هستند.
نویسنده این مطالعه و مدیر اسبق تحقیقات سرطان در مرکز امین کالیفرنیا، گلن بِگلی از بین 53 مطالعه ای انتخاب کرده بود قادر به تکرار نتایج بدست آمد از 47 تای آنها نشد. این نشان میدهد که محققین در حال جعل کردن یافته های خود فقط برای خلق توهمی از نتایج مثبت هستند، بجای اینکه یافته های واقعی تحقیق خود را منتشر نمایند. این امر ادامه جریان مداوم بودجه و کمک های مالی آنها را تضمین میکند.
هرچند که اقای بِگلی قادر به انتشار اسامی کسانی که آن مطالعات با یافته های کاذب را انتشار دادند نبود! این تحقیقات اخیر ثابت نمود که اکثر یا همه معالجات سرطانی مدرن بی اعتبار هستند.
مرکز پیشرفتۀ سرطان دانشگاه میشیگان در سال 2009 یک مطالعۀ تحقیقی را انتشار داد که برملا نمود مطالعات مشهور سرطان جعلی هستند. تعجب آور نیست که دلیل اصلی نتایج جعل شده مشخص شد که تضاد منافع میباشد و نتایجی را خلق میکند که منفعت کمپانی های دارویی را مد نظر قرار میدهند نه مردم.

 توسط شارون بگلی، رویترز چهارشنبه 28 مارس 2012

عدم موفقیت در پیروز شدن در «جنگ بر علیه سرطان» به فاکتورهای مختلفی نسبت داده میشوند، از استفاده از مدل موش که بی ربط به سرطان های انسانی است تا به آژانس های کمک مالی ریسک گریز. امّا اخیراً یک مقصر جدید ظاهر شد: بسیاری از اکتشافات علمی اساسی، بر روی حیوانات یا سلول در حال رشد در ظروف آزمایشگاهی انجام میشود و به منظور نشان دادن راهی برای یک داروی جدید، که این روش اشتباه است.
تجربه بِگلی در مورد گزارشی از دانشمندان کمپانی بایر در سال گذشته نشان میدهد که بسیاری از دانشگاهیان برای استفاده از مشوق ها در جهت بهبود بخشیدن به وضعیت شغلی خود به دستکاری کردن گزارشات مبادرت میورزند.
جرج رابرتسون از دانشگاه دال هاوس قبلاً در کمپانی مِرک بر روی بیماری های عصبی مانند پارکینسون کار میکرد، در آنجا متوجه شد که بسیاری از مطالعات آکادمیک بی محتوا هستند.
باور بکنید یا نه
در طول دو دهه گذشته، نویدبخش ترین راه برای داروهای جدید سرطان راهی بود که توسط کاشفان گلیوک پایه گذاری شد، که بر اساس آن داروی کمپانی نوارتیس که نوعی لوکیمیا، و هرسپتین را هدف قرار میدهد و داروی کمپانی گِنن تک برای سرطان سینه تهیه شد. در هر یک از این موارد دانشمندان (ادعا نمودند) که ژنی را کشف نمودند که یک سلول کاملاً سالم را ناگهان تبدیل به یک سلول بدخیم مینماید. آن یافته ها به کمپانیها این اجازه را داد که مولکولی را تولید نمایند که ظاهراً از پروسه سرطان جلوگیری مینماید. (و میلیاردها دلار به جیب صاحبان کمپانی های دارویی سرازیر کرد بدون کمترین بهبودی برای بیماران سرطانی. مترجم)
این رویکرد منجر به یک انفجار ادعاهای بالقوه در باره درمان دارویی اهداف دیگر شد. کمپانی امین قبل از اینکه پروژه خود در جهت کشف داروی جدید را راه اندازی کند سعی نمود ادعای موجود را مورد تحقیق قرار دهد.
دانشمندان در بایر هم مانند امین به موفقیت زیادی دست نیافتند. در سال 2011 در گزارشی با عنوان «باور کنید یا نه» آنها به تجزیه و تحلیل «داده های منتشر شده هیجان انگیز» بر اساس مطالعات علوم پایه پرداختند. «اغلب، داده های کلیدی را نمی توانستند دوباره سازی نمایند»  به نوشته خسرو اسدالله، نایب رئیس قسمت کشف هدف در بهداشت و درمان بایر در برلین، و همکاران.
از 47 پروژه های سرطان در بایر در طول 2011، کمتر از یک چهارم توانستند یافته های گزارش های قبلی را دوباره سازی نمایند. با وجود تلاش های سه یا چهار دانشمند که بطور تمام وقت برای یک سال مشغول کار بودند. بایر  پروژه ها را متوقف نمود.
وقتی تیم دوباره سازی امین متشکل از 100 دانشمند قادر به تأیید نتایج گزارش شده نشدند، با نویسندگان گزارش تماس برقرار نمودند. آنهایی که همکاری نمودند به بحث و تبادل نظر در مورد اینکه چرا امین قادر به تأیید نتایج اعلام شده نبوده پرداختند. بعضی حتّی اجازه دادند که آنتی بادی ها و دیگر مواد مورد استفاده قرار گرفته در مطالعه اصلی به امین قرض داده شود و حتّی به تکرار آزمایشات تحت مدیریت نویسنده اصلی پرداختند.
بعضی از نویسندگان امّا دانشمندان امین را به امضا کردن موافقت نامه ای مجبور نمودند که آنها را از برملا کردن نتایج به عموم منع میکند. بنابر این «دنیا هرگز نخواهد دانست» کدام 47 مطالعه – که بسیاری از آنها مرتباً به عنوان مطالعات معتبر یاد میشوند- در واقع اشتباه میباشند، به گفته بِگلی.
بهترین داستان
در برهه ای از پروژه اش برای تولید دوباره مطالعات امیدوار کننده، بگلی برای صبحانه در یک کنفرانس سرطان با دانشمند ارشد یکی از این مطالعات مشکل آفرین ملاقات نمود.

«ما گزارش را خط به خط، تصویر به تصویر مطالعه نمودیم» بگلی گفت، «من توضیح دادم که ما دوباره آزمایش آنها را 50 بار انجام دادیم و هرگز به نتیجه ای که آنها گرفتند نرسیدیم. او گفت که آنها شش بار انجام دادند و یکبار چنین نتیجه ای گرفتند، امّا آنرا در گزارش قرار داد برای اینکه بهترین داستان را ساخت.این بسیار توهم برانگیز است.»
چنین انتشار گزینشی فقط یک دلیل است که مقالات علمی سرشار از نتایج نادرست میباشند. برای نمونه، مطالعات علوم پایه بندرت به مانند آزمایشات کلینیکی «کور» هستند. به این معنی که محققان میدانند کدام خط سلولی و یا موش مورد درمان قرار گرفته یا مبتلا به سرطان بوده. این میتواند مشکل ساز باشد هنگامی که داده ها تفسیر میشوند، به این صورت که یک محقق که از نظر فکری در یک تئوری سرمایه گذاری نموده بسیار محتمل است که شواهد مبهم را به نفع خود تفسیر نماید.
روز سه شنبه، کمیتۀ ملی آکادمی علوم به شهادتی گوش فرا داد که بر طبق آن تعداد مقالات علمی که در طول دهۀ گذشته میباید پس گرفته شوند به ده برابر افزایش یافته؛ تعداد مقالات منتشر شده در مجلات، فقط 44 درصد افزایش یافته.
فریک فَنگ از دانشگاه واشنگتن، که برای اعضای کمیته صحبت میکرد، او مقصر را یک محیط بیش از حد رقابتی دانشگاهی میداند که علم ضعیف و حتّی تقلب را ترویج میکند، بطوریکه بسیاری از محققان به رقابت برای کسب بودجه در حال تقلیل یافتن می پردازند.
«مطمئن ترین راه کسب یک کمک بلاعوض یا کاری مناسب اینست که مقاله تان در یک مجله معتبر منتشر شود»،  به گفته فَنگ. «این یک باور ناسالم است که که میتواند یک دانشمند را به جنجال آفرینی و حتّی گاهی اوقات به رفتار متقلبانه هدایت نماید.»
سیستم پاداش دانشگاهی تلاش هایی که برای اطمینان یافتن از اینکه اکتشافی اتفاقی رخ نداده را دلسرد میکنند. و نه مشوقی برای تأیید کشف شخص دیگری وجود دارد. تا همین اواخر دهۀ نود، بسیاری از داروهای ضد سرطان توسط 100 تا 200 مقاله منتشر شده پشتیبانی میشدند. اکنون هر دارویی با کمتر از شش مقاله پشتیبانی میشود!!
«اگربتوانید گزارشی تهیه کنید و موفق به انتشار آن شوید حتّی به فکر قابلیت ساخت و تولید مجدد آن نخواهید بود،» به گفته کِن کیتین، مدیر مرکز تافتز برای مطالعه داروهای تولید شده. «شما یک نگاه دقیق میاندازید و رد میشوید. برای نشان دادن اینکه آن اشتباه است هیچ مشوقی وجود ندارد.»

Sunday, 8 April 2012

مواد شیمیایی و اختلالات جنسی



در این مقاله ترجمه نوشته ها و گفته های متخصصین در امور اختلالات جنسی و مواد شیمیایی را از چند مقالۀ مختلف که لینک آنها را نیز ارائه کرده ام در یک جا و تا جایی که ممکن بود خلاصه و مفید خدمت هموطنان و همزبانان گرامی تقدیم میکنم. این موضوع بخش وسیعی از مردم جهان و جامعه ما ایرانیان را فرا می گیرد. بعلت شرم و حیا کسی نمی خواهد در این مورد صحبت کند، مخصوصاً کسانی که از اختلالات جنسی رنج میبرند، بسیاری به اعتیاد و حتی خودکشی روی میآورند. روزنامه نگاران در ایران به تحقیق و ارائه اطلاعات و آماری در این مورد نمی پردازند، بجز چند پزشک که آنها هم بخاطر تبلیغ محصولات خودشان بصورت بسیار محدود در باره خطر مواد شیمیایی هشدار میدهند، کسی به فکر تحت فشار قرار دادن دولت و یا آگاه کردن مردم نیست، در حالیکه مسئولان مملکت بکلّی دست کمپانی های غربی و چینی را در مسموم کردن مردم ایران باز گذاشته اند. این روزنامه نگاران محقق، فعالان محیط زیست و دانشمندان متعهد هستند که دولت های اروپایی و آمریکا را مجبور به توقف و یا حداقل محدود نمودن کمپانی ها میکنند.
از خوانندگان محترم تمنّا میکنم با دیدی باز مقاله را مطالعه نمایند و موضوع را جدّی بگیرند که سلامتی و شادابی خود و فرزندانتان در گرو شناختن و پیش گیری کردن از سمومی استکه در انواع محصولات به ظاهر بی خطر پنهان شده اند، مانند:
شامپو، تن شو و صابون، رنگ مو، کرم پوست و آفتاب، ماتیک و دیگر لوازم آرایشی، اسپری ها، بطری های پلاستیکی، پستانک بچه ها و انواع اسباب بازی های پلاستیکی، لباس های نایلونی، کنسروها و بسیاری دیگر که عوامل واقعی سرطان ها، اختلالات جنسی ـ روانی، اعتیاد و خشونت در جامعه هستند. در غرب مردم نه تنها به همّت روزنامه نگاران متعهد و فعالان محیط زیست  نسبت به این مسئله آگاهی یافته اند، بلکه محصولات طبیعی و بی خطر نیز در بازار وجود دارد که به آنها حق انتخاب میدهد. بسیاری از زنان دانمارکی و اروپایی از استفاده از لوازم آرایشی خودداری میکنند و یا انواع بی خطر آن را بکار میبرند.

با اینکه آلترناتیوهای کاملاً بی خطر برای جایگزین کردن مواد شیمیایی خطرناک موجود است، امّا کمپانی های قدرتمند از استفاده از آنها خودداری کرده و در عوض با این بهانه که مدارک صد در صد اثبات شده علمی برای خطرناک بودن این مواد وجود ندارد، این کمپانی ها تمام ثروت و قدرت خود را بکار میبرند تا از ممنوعیت استفاده از این مواد خطرناک حتی در محصولاتی که مورد استفاده کودکان خردسال و مادران باردار قرار میگیرد جلوگیری نمایند. در مقاله زیر که در درجه اول روزنامه نگاری متعهد و دلسوز به حال مردم را نشان میدهد نمونه ای از این تلاش کمپانی ها برای ادامه دادن به مسموم کردن مردم افشا شده است.
صنعت بی.پی.ای به دنبال صیقل دادن تصویرش میباشد
بخاطر نگرانی از دست رسانه ها که بیسفینول ای را ماده ای خطرناک در بسته بندی مواد غذایی معرفی میکنند، مدیران و لابی های کمپانی های شیمیایی در کلوپی در واشنگتن گرد هم آمدند تا استراتژیی بر علیه این موضوع اتخاذ نمایند، از جمله استفاده تبلیغاتی ـ تلویزیو نی از یک زن حامله برای نشان دادن فواید این ماده خطرناک شیمیایی!
جلسه خصوصی بود، امّا سنتینل ژورنال توانست خلاصه ای از مسائل مورد بحث را بدست آورد. جان راست، مدیرعامل اتحاد کمپانی های بسته بندی فلزی آمریکای شمالی، تأیید نمود که این اجلاس صورت گرفته. او گفت: «جلسه پنج ساعت طول کشید.» و تمام نکات درج شده در یادداشت را نیز تأیید کرد.
بنابر این یادداشت، شرکت کنندگان گفتند: استفاده از یک زن حامله بعنوان سخنگو «کلید موفقیت ماست». از آنجائیکه پیدا کردن دانشمندی که سخنگوی ما شود ممکن نیست.
دیگر استراتژی های بحث شده در جلسه عبارتند از، متمرکز شدن بر اینکه چگونه ممنوعیت بسفینول ای بطور نامتناسبی اقلیت ها را به خطر میاندازد، مخصوصاً سیاهان و مهاجران آمریکای جنوبی که بعلت فقر به غذاهای کنسرو شده وابسته هستند. اعضای جلسه گفتند که سعی خواهند نمود داستانهایی را در رسانه ها بگنجانند که به مردم القا نماید که کنسروهای ساخته شده بدون بسفینول ای باعث فاسد شدن مواد غذایی درون قوطی ها میشود، و اینکه بسفینول ای کمک میکند که باکتری ها وارد کنسرو نشوند.
اعضای گروه موافقت نمودند که 500.000 دلار برای نظرسنجی از مردم آمریکا در مورد ایمنی بسفینول ای بپردازند. کمپانی های شرکت کننده در این جلسه عبارت بودند از: کوکاکولا، آلکوآ، تاج داران، اتحاد کمپانی های بسته بندی آمریکای شمالی، انجمن تولید کنندگان مواد غذایی، دل مونته، و شورای شیمی آمریکا.
یکی دیگر از موارد بحث شده استفاده از روش ترساندن مردم بود، بعنوان مثال از مصرف کنندگان سؤال شود، «آیا میخواهید که باز هم به غذای بچه دسترسی داشته باشید؟»
در حالیکه سازمان های دولتی آمریکا بر سر ممنوعیت این ماده تعلّل میورزند، گروهی از دانشمندان سمّ شناسی از یک مؤسسه دولتی نگرانی خود از وجود این ماده خطرناک در وسایلی که مورد استفاده کودکان و مادران باردار که در نتیجه بر جنین آنها تاثیر گذار است اعلام نموده اند.
در ایالات متحده شهرهای شیکاگو، نیویورک، مینه سوتا و سوفولک بطور مستقل این ماده را ممنوع اعلام کرده اند.
کانادا رسماً بسفینول ای را جزو مواد سمّی اعلام نمود.
«دولت کانادا سابقه ای محکم در اقدام کردن علیه بسفینول ای در جهت حمایت از محیط و سلامتی کانادایی ها دارد.» جیم پرنتیس وزیر محیط زیست کانادا.
دانمارک و فرانسه به ممنوعیت بسفینول ای ادامه میدهند
دانمارک اعلام نمود تا زمانی که بروکسل یک ممنوعیت در سراسر اروپا بر مواد محتوی بسفبینول ای که در تماس با غذای کودکان هستند اعمال کند، ممنوعیت اعمال شده خود را بر نخواهد داشت. 
نتورال نیوز: یک تحقیق از هاروارد اعلام نمود که دوری نمودن از بسته بندی های محتوی بی.پی.ای در اکثر موارد برای جلوگیری کردن از اثرات سمّی آن کافی نیست. حتّی روزانه یک کاسه سوپ کنسرو شده کافیست تا میزان بی.پی.ای موجود در بدن شما را تا 1200 درصد بالا ببرد!
کارن میشل مسئول اصلی این تحقیق گفت: «عظمت حجم افزایش بی.پی.ای در ادرار پس از فقط یک کاسه سوپ را که مشاهده کردیم غیر قابل انتظار بود و میباید موجب نگرانی افرادی شود که بطور منظم غذاهای کنسروی مصرف می کنند و یا چند قوطی نوشیدنی در روز می نوشند.»
نتورال نیوز: محققین از دانشگاه بهداشت عمومی هاروارد کشف جدید نگران کننده ای در باره بسفینول ای ماده شیمیایی پلاستیک ها کرده اند. معلوم شده که مواجهه قبل از تولد با بی.پی.ای می تواند موجب رفتارهای خشونت آمیز و نامطلوب  در دخترها پس از متولد و بزرگتر شدن آنها شود.
تحقیق منتشر شده در مجلۀ طب اطفال، بررسی یک گروه 244 نفری از مادران و دختران سه سالۀ آنها بود که در سین سیناتی، اوهایو زندگی میکنند.
گروه کشف نمود که هر گونه افزایش میزان در معرض بی.پی.ای قرار گرفتن در دوران حاملگی، موجب میشود دختران جوان بدنیا آمده بطور قابل توجهی شاخص های اضطراب و افسردگی به نمایش بگذارند، در حالیکه همین شاخص ها در دخترانی که مادر حامله شان در معرض مقدار کم و یا هیچ بی.پی.ای قرار گرفتند بسیار ناچیز بود. دختران جوانی که در رحم مادر در معرض میزان زیاد بی.پی.ای قرار گرفتند از نظر عاطفی نسبت به دیگر دختران بسیار آشفته بودند و به سختی قادر به کنترل احساسات خود بودند.
به گفته جو براون، نویسنده این تحقیق: «والدین باید در مورد این یافته ها نگران باشند، و تا می توانند از در معرض بی.پی.ای قرار گرفتن خودداری نمایند، مخصوصاً در دوران حاملگی».
ماده بسیار خطرناک دیگر پارابین است که نوعی نگهدارنده میباشد و از فاسد شدن محصولات جلوگیری میکند، به مانند بی.پی.ای شبیه استروژن یعنی هورمون جنسی زنانه عمل میکند، در لوازم آرایشی، شامپوها، کرم های مختلف، ژل اصلاح صورت، خمیردندان، وهمچنین در محصولات غذایی بکار میروند، مضّرات آن بسیار است، سرطان سینه، پروستات و همه مضّرات ذکر شده در مورد بی.پی.ای در مورد پارابین هم صدق میکند. در آینده بیشتر به آن خواهم پرداخت.
همجنس گرا متولد شدن
 همجنس گرائی یک وضعیت مادرزادی بسیار شبیه «چپ دست» بودن است. امروزه ما میدانیم که چپ دست بودن نتیجه تأثیر تستوسترون اضافی در کند شدن رشد کره چپ مغز در حال توسعه جنین میباشد. این یک انتخاب نیست. یک وضعیت است. از قضا، همجنس گرائی بسیار به همان شیوه چپ دست بودن ایجاد میشود. بجای دریافت تستوسترون اضافی، جنین نر در حال رشد مقدار بسیار کم و اغلب بسیار دیرتر از معمول دریافت میکنند.
محققین بطور طبیعی بر روی عضوی در مغز بنام هیپوتالاموس متمرکز میشوند زیرا میدانند که مسئول اولویت جنسی میباشد. همچنین آنرا دیمورفیک مینامند، یعنی ساختار آن در مردان و زنان متفاوت است. همچنین تفاوت هایی در هیپوتالاموس بین همجنس گرایان و افراد عادی وجود دارد. مطالعات اخیر بر روی قسمت های مختلف هیپوتالاموس چیزهای بسیاری را برملا نمود که قبلاً دانسته نشده بود. و همچنین مواردی که باعث شگفتی شدند.
هیپوتالاموس
با پیشرفت در تکنولوژی آزمایشگاهی، یک ناحیه مخصوص در هیپوتالاموس که هسته دیمورفیک جنسی (دی.اس.ان) نامیده میشود، مورد تمرکز برخی تحقیقات جالب بوده است. این اس.دی.ان آشکارترین تفاوت آناتومیک بین مرد و زن در مغز پستانداران میباشد. هسته (نوکلئی) هیپوتالاموس مردان سه تا هشت برابر زنان میباشد. هسته ای دیگر در هیپوتالاموس، بنام (آی.ان.ای.اچ ـ3) معلوم شد که در مردان عادی دو برابر زنان و همچنین همجنس گرایان است.
هستۀ هیپوتالاموس

جنین شناسی می آموزد که همه جنین ها در ابتدا بصورت مؤنث آغاز میشوند. در یک مرحله در اوایل بارداری (هفته هشتم)، اگر کروموزوم ها مقدر کنند که جنین مرد شود، بطور ژنتیکی و برنامه ریزی شده با اضافه کردن برخی هورمون ها موسوم به آندروژن جنین تغییر میکند. این آندروژن ها، مخصوصاً تستوسترون، به جنین فرمان میدهند که ویژگی های مردانه را توسعه دهند. در صورت فقدان آنها، جنین به توسعه یافتن بصورت مؤنث ادامه میدهد.

هفته هشتم و بسیار حیاتی بارداری

مطالعات متعددی چه بر روی حیوانات و چه بر روی انسانها وجود دارند که ثابت میکنند کمبود مقدار کافی تستوسترون در مرحله ای حیاتی از بارداری که جنین میباید از مؤنث به مذکر تبدیل شود مسبب اصلی همجنس گرائی جنین در آینده خواهد بود.
محققین با استفاده از اسکان کردن مغز مدارک جدیدی یافته اند که نشان میدهد بیولوژی ــ و نه محیط ــ دلیل اصلی جهت گیری جنسی است. دانشمندان انستیتوی مغز استکهلم در سوئد در مجموعه مقالات آکادمی ملّی علوم آمریکا گزارش کردند که مردان همجنس گرا و زنان دارای ویژگی های مشابه هستند ــ بطور دقیقتر در اندازه مغز آنها و فعالیت امیگدالا ــ منطقه ای از مغز که به احساسات، اضطراب و پرخاشگری مربوط میشود. همین مسئله در مورد مردان عادی و زنان همجنس گرا نیز صدق میکند.
نویسنده مطالعه،  متخصص مغز و اعصاب ایوانکا ساویچ برگلوند، میگوید چنین ویژگی هایی در رحم و یا در مراحل اولیه نوزادی پرورش مییابند، یعنی فاکتورهای روانی و محیطی نقشی کم و یا ناچیز بازی میکنند.
«این یکی دیگر از یک سری مشاهدات است که نشان میدهد یک دلیل بیولوژیکی برای جهت گیری جنسی وجود دارد. این یک پدیده رفتاری نیست، نه همچنین یک انتخاب، ونه ربطی به پیشینه محیطی آنها دارد، مطالعه نشان میدهد که این چیزی که مردم با آن متولد میشوند.» (دین هامر، یک زیست شناس مولکولی از انستیتوی ملّی بهداشت)
اکنون یک مطالعه جدید مشخص نموده که تغییر یافتن آندروژن های یک جنین در حین دوران اولیه بارداری ــ اینبار توسط محصولاتی مانند پی.وی.سی (لوله های پلاستیکی که در لوله کشی آب اکثر خانه ها مورد استفاده قرار میگیرند) ــ نه تنها میتواند باعث تغییر جنسیت مغز شود، بلکه میتواند موجب تغییر شکل آلت تناسلی نوزاد شود.
لوله های آب پی.وی.سی
لینک مقاله
 ادامه دارد
Enhanced by Zemanta

Wednesday, 21 March 2012

انسانیت به تصرف شیطانی در آمده



پرانتزها توضیحات ضروریست که به ترجمه اضافه کرده ام و ممکن است با دیدگاه نویسنده وفق نداشته باشد، فقط پرانتزهایی که کلمه ایلومیناتی را احاطه نموده اند عین مقاله اصلیست، و البته نویسنده یعنی هنری مکو بسیار در مورد این گروه مینویسد، در اینجا بسیار لازم میدانم توضیحی در باره نام ایلومیناتی ارائه دهم: معنی این کلمه روشن بین شدگان یا اشراق یافتگان است و در واقع نوعی تعارف بشمار میرود و بعقیده من اطلاق کردن آن به جمعی منحرف، شیاد و جنایتکار مانند اشراف مخفی، روچیلد، راکفلر، پاپ و خاندان سلطنتی اروپا را به هیچوجه صحیح نمی دانم و بر عکس کلمه تاریک اندیشان را برای آنها بسیار برازنده تر میدانم، این نام در طول تاریخ توسط گروه های مشخصی مورد استفاده قرار گرفته، فرعونیان و ملایان شان خود را از این دسته تصور میکردند، پس از نابودی آنان فاریسیان و مدتّی مدید پس از دربدر شدن آنها، شوالیه های معبد با یافتن همین خرافه های فاریسیان در خرابه های اورشلیم ادعای اشراق یافتن نمودند و یافته های فاسدشان را به اروپا آوردند و با استفاده از آن تعالیم شیطانی به فریب و سرکیسه کردن جمع کثیری از نخبگان اروپا پرداختند، نارضایتی ها به جایی رسید که پادشاه فرانسه پاپ را مجبور به دخالت کردن نمود و سرانجام بسیاری از سرکردگانشان پس از انجام محاکمات بسیار طولانی و اثبات بی چون و چرای فساد اخلاقی شدید و نقشه های شوم شان به طرز فجیعی به قتل رسیدند.
 در اروپای قبل و بعد از رنسانس این واژه به فراوانی و به هر شخصی که بهره ای از علم برده بود اطلاق میشد زیرا که تمام اروپا بدلیل جنگ وحشیانه کلیسا علیه علم و دانش در جهل مطلق بسر میبرد، فراماسون ها هم که در ظاهر با ظلم کلیسا ولی در واقع با مذهب در مبارزه بودند لژهایشان را محلی برای کسب اشراق مینامیدند، امروزه این نام عموماً به جمعی اطلاق میشود که اندیشه های فرعونی بسیار کهن را دنبال میکنند و در اول ماه می سال 1776 توسط مانیفستی که آدام وایزهاپت نوشت با این نام رسما اعلام موجودیت نمودند، روزیکه تمامی کارگران جهان بردگی خود را بنام روز کارگر جشن میگیرند! در واقع اشراق ایلومیناتی ها از لوگوی شان «چشم جهان بین» بخوبی قابل تشخیص است و آن یک چشمی جهان را دیدن است، آنهم با چشم چپ!!. در آینده نزدیک در باره این چشم جهان بین مقاله ای اختصاص خواهم داد.
 امیدوارم با خواندن مقاله ای که برای شما عزیزان جویای حقیقت ترجمه کرده ام بهتر و راحت تر اوضاع خطیر جهان را دریابید.

یک کالت شیطانی زمین را تحت تسلط خود در آورده. این کلید فهمیدن تاریخ و ممانعت از دام «کالت ـ ور» (کلتور، فرهنگ) مدرن است.
اگر آرزوی فرار از نابسامانی های زندگی مدرن را دارید، آگاه باش که انسان به تصرف شیطانی در آمده. ما به اجبار در پست ترین رتبه یک کالت شیطانی، ایلومیناتی قرار گرفته ایم.
من از دید انجیل یا یک مسیحی صحبت نمی کنم. من از یک خانواده غیر مذهبی هستم. تفاوت در اینه که من قبول دارم، که خداوند نظم طبیعی و روحی حاکم بر کهکشان است.
روشن بینی غالب امروزه یعنی انکار خداوند (منّان) یک طغیان شیطانی است که در نهایت نمی تواند پیروز شود.
تصرف شیطانی ما محصول یک توطئه بخوبی برنامه ریزی شده طولانی مدت برای استقرار یک «نظم نوین جهانی» است. امروز، سرطان به تمام سازمان های اجتماعی سرایت نموده، خصوصی و دولتی، همچنین خیریه و کلیسا. در نتیجه، انسانیت در کوما قرار گرفته، بسختی قادر به شناخت مرض است، چه رسد به مقاومت کردن در مقابل آن.!
همانطور که گفتم، عاملین اصلی این توطئه اهریمنی خانواده های اشرافی کابالیست (ایلومیناتی) میباشند که مالک بانک های مرکزی جهان هستند. کنترل آنها بر روی اکثر کمپانیهای بزرگ، مخصوصا رسانه ها، و بدنبال آن سیاستمداران، جهانشمول شدن سرطان شان را تضمین میکند.
در اینجا میتوانید تعدادی از لوگوها با انگیزه های ایلومیناتی رو بشناسید. سیاستمداران و شخصیت های رسانه ای از بکار بردن نشان بفومت (نماد شیطان با کله و پاهای بز و بدن دو جنسیتی انسانی، علامت وی یا پیروزی شیطان) و دست دادن های ماسونی لذت میبرند.
ابزار این کنترل پنهانی فراماسونری است، یک جمعیت مخفی کابالایی. ایلومیناتی یک جمعیت مخفی در درون و کنترل کننده فراماسونری است. در واقع ترفیع شما در فراماسونری و اجتماع به آمادگی شما برای خدمت کردن به لوسیفر بستگی دارد ، و خیانت کردن به جامعه خودتان با انتشار نهضت لوسیفری جدید.
دموکراسی
دموکراسی یک بازی مسخره است. حتما، ما میتونیم تصمیم بگیریم که فاضلاب ها به کجا بریزند، امّا تصمیم گیریهای مهم از دست ما خارج شده. همه سیاستمداران فراماسون هستند: رون پول، اوباما، میت رومنی، ریک سانتوروم.
بصورت یک لیگ خانگی تقسیم شده اند، بعضی از ماسون ها طرف راست رو میگیرند، و دیگر ماسون ها طرف چپ رو. مردم دچار چند دستگی شده اند، در تشویش و نگرانی بسر میبرند و فریب میخورند. هیچ تغییر اساسی بوجود نمیاد.
چپ در مقابل راست: دو نیروی به ظاهر مخالف یکدیگر یک هدف رو به پیش میبرند، یک حکومت پلیسی جهانی در خفا به رهبری میلیاردرهای شیطان پرست.
 در صحنه بین الملل نیز همین امر حاکم است: اسلام گرایان در مقابل صهیونیست ها: هر دو ماسون.
هیچ چیز بهتر از یازده سپتامبر وضعیت خطیر ما را نمایان نمیکند. در واقع بانکداران ایلومیناتی توسط عوامل ماسونی خود در روز روشن و در مقابل دید همگان سه هزار آمریکایی را به قتل رساندند و بدون اینکه مورد مواخذه قرار گیرند آزادانه میگردند.
این جراحت و شوک روحی شستشوی مغزی کننده گروهی برای توجیه جنگهای خارجی و ایجاد حکومتی پلیسی در داخل طراحی شده بود. این جنایت نمیتوانست بدون همدستگی رسانه های همگانی و تقریبا همه نخبگان سیاسی، کسانی که در واقع یک قدرت اشغالگر، و یک مجری استعمار میباشند موفق شود.
اصل فلسفه شیطانی واژگون نمودن نظم طبیعی و روحی روانی و وارونه نمودن آن است. یعنی همان «انقلاب.»
خداوند واقعیت است. فلسفه شیطانی واقعیت را وارونه جلوه میدهد.
اینچنین، خوبی عملی پلید نمایانده میشود و بر عکس. دروغ ها قدرت حقیقت را کسب کرده اند. حقایق هرگز دانسته نمیشوند. این البته به چگونه نگاه کردن و فهمیدن وقایع مربوط میشود. یا هر چه که ایلومیناتی ها بگویند همان است.
زیبایی زشت، و زشت  زیبا جلوه داده میشود. چیزی که سالم و طبیعی است مانند ازدواج، خانواده و گرایش به جنس مخالف، ناسالم به تصویر کشیده میشود در حالیکه آنچه که بیماری است یعنی همجنس گرایی، طبیعی و سالم معرفی میشوند.
با توسل به این نور دیدن تصرف شیطانی ما در نمونه های زیر ممکن خواهد بود:
1ـ جدایی عشق از سکس، ازدواج از تولید مثل. ترویج کردن سکس با افراد ناشناس بجای روش اصولی  همه ارتباطات انسانی را به اندازه اشتیاق جنسی تنزل میدهد. سکس ناشناس بعنوان بهترین تجربه زندگی تبلیغ میشود.
 پورنوگرافی، سکس و کوکائین در حد وسیع قابل دسترسی است. هفتاد تا هشتاد درصد نوجوانان پسر  مداوماً آنلاین پورنو تماشا میکنند. دختران باید به مانند ستارهای پورنو رفتار نمایند تا مورد علاقه قرار گیرند. سکسی کردن کودکان در جریان است که در نهایت، به قبول بچه بازی منتهی میشود. در ژاپن، پورنو در حال از بین بردن روابط سالم است.
هر وقت دو تفنگدار مرد همدیگر را میبوسند رسانه های لیبرال از خوشحالی برقص در میآیند
2ـ جنسیت ـ ترویج بی شائبه فمینیسم توسط رسانه ها، همجنسگرایی مردان و زنان برای این طراحی شده اند تا ارزش ها و شناسه روابط سالم را نابود نماید، مانند ازدواج و خانواده.
3ـ جنگ های پایان ناپذیر هیچ هدفی ندارند بجز اضافه نمودن ثروت و قدرت ایلومیناتی ها و تضعیف حکومت های ملّی. همه جنگ ها برای کشتن رهبران مستقل و بی روحیه کردن، تنزل دادن و نابود کردن انسانیت توسط ایلومیناتی ها راه اندازی میشوند. مضحکانه، همین جنگ های متعدد بهانه ایلومیناتی ها برای استقرار «دولت جهانی» است.  
4ـ شخصیت های رسانه ای از اعضای ایلومیناتی و جزو معارفه شیطانی هستند. شوی بین دو نیمه سوپر بال مدونا و نمایش نیکی میناج در آلمان هر دویشان مراسم شیطانی بودند. (به تحقیق به من ثابت شده که شخصیت های تلویزیونی و سینمایی ایرانی بدلیل بیسوادی شدیدشان هرگز در لژهای ماسونی پیشرفت نمیکنند و حتّی به ندرت برای عضویت در لژی دعوت میشوند مگر عضویت های تشریفاتی، اکثر شومن یا شوزنان ایرانی فقط بردگان پول و شهرت اند و البته بخوبی میدانند که برای کسب و حفظ ثروت و موقعیت بدست آمده چه باید بکنند)
5ـ تضعیف هوش مردم از طریق ورزش، سرگرمی ها و یک سیستم آموزشی ناکارآمد. (مواد شیمیایی بکار رفته در مواد غذایی، لوازم آرایشی ـ بهداشتی مخصوصاً کرم های پوست و صورت مانند نیوآ، شامپوها و رنگ مو از دشمنان واقعی شما هستند که نه تنها باعث ایجاد ناتوانی های جنسی، سرطان ها، چاقی، دیابت و بسیاری دیگر از بیماری ها هستند بلکه موجب کند ذهنی، فراموشی و بی خیال شدن میشوند)
تمام وبسایت من به این مبحث اختصاص یافته، منظور اینه که: انسانیت به تصرف شیطانی درآمده.

عکس، پنهان کردن در انظار عمومی. یک مجسمه ماسونی در مقابل مرکز پلیس تورونتو، یک پلیس زن را نشان میدهد که در حال ساختن یک هرم میباشد.
نتیجه گیری
توده ها در انکار بسر میبرند. رشوه خواری و سوءاستفاده های جنسی فراوانند ولی هیچکس به علت این فساد یعنی فراماسونری اشاره نمیکند. سیستم قضایی و پلیس فاسد و در اختیار ماسونها ست.
جامعه در به انحراف کشیده شدن خود کاملا همدست است. توده ها دچار سیندروم استکهلم شده اند (این اصطلاح به آندسته از قربانیان آدم ربائی اطلاق میشود که به آزار جنسی ربایندگان خود علاقمند میشوند و حتّی وابستگی پیدا میکنند). امیدوارند که اگر سرشان را پائین بگیرند و همکاری کنند دیوانگان به آنها صدمه ای نخواهند زد.
کاملا در به بردگی کشیدن خود سهیمند، مردم آنچنان پولکی، ضعیف النفس یا سطحی نگر در رویایرویی با واقعیت هستند که پیش بینی آلدوس هاکسلی (یکی از تئوریسین های فراماسونری) را ثابت کرده اند که گفته بود: «بردگان عاشق بردگی خود خواهند بود».
در نهایت ایلومیناتی باعث تنزل ما انسانها خواهند شد تا جائیکه پیمان انسانی فراموش شود. و تصویری که ایلومیناتی از انسان خالی شده از ارزش ها ارائه میدهد تحقق یابد. سپس نابود کردن ما به هر بهانه ای عدالت مقدس جلوه داده میشود.
بهترین امید ما اینترنت است. ایجاد یک حکومت پلیسی در عصر ارتباطات سریع بسیار سخت است.
تا زمانی که اینترنت آزاد است، ما آزاد باقی خواهیم ماند. بیائیم با جانمان از آن دفاع کنیم!
لینک های مربوط به مقاله:
آیا لوسیفر خدای یهودیتاست؟ (اینجانب یهودیت را از ادیان الهی میدانم و چون انحراف از یهودیت با تالمود آغاز شد و در این کتاب شیطانیست که جای خداوند با شیطان یا لوسیفر عوض میشود بنابر این منحرفان از یهودیت را تالمودیان می نامم پس جواب به این سؤال معلوم است و لوسیفر خدای تالمودیان، کابالا پرستان یعنی ماسونها و همه جمعیت های پنهان و آشکار است که در راه ثروت و دنیا تلاش میکنند از جمله ملایان فاسد در ایران و کشورهای مسلمان)

Sunday, 26 February 2012

انجیل مخفی شده 14 میلیون پوندی که در آن مسیح (ص) ظهور پیامبر محمد (ص) را پیش بینی نموده در ترکیه کشف شد



گزارشگز میل آنلاین 24 فوریه 2012
یک انجیل مخفی شده که در آن حضرت مسیح (ص) آمدن پیامبر محمد (ص) را پیش بینی کرده است  شدیدا علاقه واتیکان را بخود جلب نموده است.
گفته میشود که پاپ بندیکت میخواهد این انجیل 1500 ساله را ببیند، بسیاری معتقدند که این همان انجیل بارنابای واقعی است که حکومت ترکیه در 12 سال گذشته سعی در مخفی کردن آن نموده است!!!
این کتاب قطور دستنوشته با طلا به قیمت 14 میلیون پوند بزبان مادری حضرت مسیح (ص) یعنی آرامی نوشته شده است. (عجیب اینکه سایت مسیحی محبت نیوز به دروغ از زبان رئیس موزه های ترکیه این واقعیت مسلم را انکار میکند). گفته میشود که این کتاب محتوی تعالیم اولیه مسیح (ص) و پیش بینی ظهور پیامبر آینده است.

این کتاب در عملیات ضد قاچاق پلیس ترکیه در سال 2000 کشف شده. تا سال 2010 بشدت مورد محافظت قرار گرفته، و خلاصه به موزه کتابهای عتیقه آنکارا منتقل شد، و پس از ترمیم و بازسازی در معرض دید عموم قرار خواهد گرفت.

ارزش یک فتوکپی از تنها یک برگ از این کتاب یک و نیم میلیون پوند برآورد شده است.
وزیر فرهنگ و توریسم ترکیه ارتوگرول گونای گفت که این کتاب میتواند نسخه اصلی انجیل باشد که بخاطر همخوانی آن با برداشت اسلام از مسیح (ص) توسط کلیسای مسیحیت منکوب شده بود.
او همچنین گفت که واتیکان رسماً تقاضای دیدن این دستنوشته را نموده است. مطابق اعتقاد اسلامی، این انجیل مسیح (ص) را بصورت یک انسان و نه یک خدا توصیف میکند.

تثلیث و مصلوب شدن مسیح (ص) را نفی میکند و پیش بینی مسیح (ص) برای ظهور حضرت محمد (ص) را برملا میکند.
در یکی از آیه های این انجیل، مسیح (ص) به یک روحانی میگوید: «میدانی مسیحا چه نامیده میشود؟ نام مبارک او محمد است».
در آیه ای دیگرمسیح (ص) مسیحا بودن خود را تکذیب میکند، و اعلام میکند که او از اسماعیلیان خواهد بود.
باوجود این همه علاقمندی نسبت به این کتاب تازه دوباره پیدا شده، عده ای معتقدند که آن جعلیست و متعلق به قرن شانزدهم میباشد. (بدون هیچگونه دلیل و برهانی و فقط از روی تعصب)
کشیش پروتستان ترک احسان اوزبک میگوید «آن نمیتواند اصل باشد! چون بارناباس در قرن اول میزیسته و از حواریون مسیح (ص) بوده است در حالیکه این نسخه متعلق به قرن پنجم یا ششم است.» ( انگار این کتاب باید به دست خود بارنابا نوشته شده باشد تا اصلیت آن مورد قبول ارباب کلیسا قرار گیرد، که اگر قرار بر این باشد هیچکدام از انجیل های موجود پشیزی ارزش ندارند)

همین شخص در مصاحبه با روزنامه زمان گفته است که این انجیل ممکن است توسط یکی از شاگردان بارنابا نوشته شده باشد.
«از آنجائیکه این انجیل 500 سال پس از بارنابا نوشته شده است، مسلمانان ممکن است از محتویات آن ناخشنود شوند.»( البته همینطور هم هست چون براساس این انجیل مسیحا یا همان ناجی موعود حضرت محمد (ص) معرفی شده و نه مهدی موعود)
«ممکن است که هیچ ارتباطی با انجیل بارنابا نداشته باشد.» ( اصلا اینکه این انجیل بارنابا باشد فقط یک گمان است و در حقیقت این انجیل واقعیست یعنی تعالیم حضرت مسیح (ص)
پروفسور الهیات عمر فاروک حرمان میگوید تنها راه پیدا کردن قدمت و اصلیت این انجیل بررسی علمی آن است. پایان مقاله. لینک به مقاله بزبان انگلیسی
سایت محبت نیوز برای فریب مسیحیان چنین نوشته: تقریبن همه کتاب‌های عهدجدید در نوشته‌های مسیحیان اولیه مورد اشاره قرار گرفته، اما هیچ نوع اشاره‌ای به انجیل برنابا نشده است
باید از نویسنده سؤال نمود که در کجا میتوان این نوشته های مسیحیان اولیه را پیدا و مورد مطالعه قرار داد، مطمئن باشید که قدمت این نوشته ها از چند صد سال بیشتر نیست، یعنی بر اساس جعلیات چند صد ساله دست نوشته های 1500 ساله را نفی میکنند و ادعای خداپرستی و برحق بودن میکنند در حالیکه جز به دنیا، مقام و ثروت نمی اندیشند.
در پایان اضافه کنم که دلیل جهل، خرافه و برادرکشی بین مردم جهان چه یهودی، مسیحی، مسلمان، هندو و بودایی  همه و همه روحانیت دنیاپرست و فاسد است، خدا یکی است، دین یکی است و حق هم یکی است. هر کس با چشمان باز و عقلی که خداوند منّان به ما اعطا نموده به دنیا بنگرد نشانه های الهی برای دریافت حقیقت فراوانند ولی اگر با چشمان کشیشان و یا ملایان به دنیا بنگرید تا ابد دهر در جهل مرکب بمانید.

Friday, 24 February 2012

حقایق کثیفی که صنعت زیبایی به شما نمی گوید

این مقاله فقط وجود فلزات سنگین و خطرناک در لوازم آرایشی را برملا نموده، در حالیکه بر اساس تحقیقات منتشر شده کاملا موثق در گذشته از وجود مواد شیمیایی بسیار خطرناک مانند بسفینول ای و فتالت که باعث اختلالات هورمونی  و جنسی، سرطان و دیگر بیماری های خانمانسوز میشوند مطلع شده بودیم، البته فقط کسانی که مطالب این وبلاگ را مطالعه میکنند از این خطرات با خبر میشوند، چرا که تمامی رسانه های فارسی زبان وابسته اجازه کنکاش و بحث در این مورد را ندارند. و چون این موضوع دارای اهمیتی بسیار حیاتی است و با سلامتی جنسی و روحی جامعه مربوط میشود با ترجمه مقاله ای دیگر در صدد هشدار دادن به تمامی مردم ایران برآمدم، این موضوع نه فقط به زنان و دخترانی که برای زیبا شدن از لوازم آرایشی استفاده میکنند، بلکه به همه کسانی که در مجاورت و تماس با این مواد خطرناک قرار میگیرند مربوط میشود. مخصوصا استفاده زنان باردار از اینگونه لوازم آرایشی تاثیرات مخربی بر جنسیت و سلامتی فرزندان شان ایجاد میکند.
باز مهمتر از همه اینستکه کمپانی های معتبر برای حفظ پرستیژ و نام خود در استفاده از اینگونه مواد خطرناک با احتیاط عمل میکنند زیرا هم از طرف سازمان های دولتی و هم غیر دولتی زیر ذره بین قرار دارند، در حالیکه مارک های بی نام و نشان و عمدتا چینی که بازار ایران و کشورهای فقیر را اشباع نموده اند آزادانه و بدون هیچگونه نظارت وزارت بهداشت ملایان مشغول انتشار سرطان و اختلالات جنسی و روانی در ایران میباشند. اینجانب مدارک متعدد و مقالات بسیار معتبری را برای وزارت بهداشت ایران فرستادم تا به علت بی تفاوتی آنها نسبت به این موضوع حیاتی پی ببرم، نتیجه اینکه فقط یک ایمیل از رئیس سایت وزارت بهداشت دریافت نمودم با این مضمون که: « مواد مونث کننده یعنی چه؟» در حالیکه در زیر همان ایمیل فرستاده شده برای من لیست مواد مورد نظر که من برایشان فرستاده بودم درج شده بود و فقط کافی بود که همان اسم آن مواد را توسط گوگل سرچ کنند و به عمق فاجعه ای که میلیون ها ایرانی با آن مواجه هستند پی ببرند. برای اطلاهات بیشتر به مقالات قبلی که در این وبلاگ منتشر کرده ام رجوع کنید. و اکنون ترجمه مقاله:
 سرب در ماتیک،آرسنیک در خط چشم و کادمیوم در ریمل مژه و ابرو: حقایق کثیفی که صنعت زیبایی به شما نمی گوید
 نوشته دانسی دوماس در 12 فوریه 2012 دیلی میل

مدت زمان طولانی است که سوءظن در مورد میزان ترکیبات زهرآگین در لوازم آرایشی وجود داشته، مخصوصا با گزارش های متعددی که بطور دقیق میزان سرب در ماتیک ها را برملا نموده.
امّا عمل اضافه کردن مواد شیمیایی خطرناک و فلزات سنگین در لوازم آرایشی به ماتیک ها ختم نمی شوند.
بنا بر گزارش سایت ایماکس هلث، خط چشم ها و ساترها محتوی کادمیوم، پودرها و قرمز کننده ها حاوی نیکل، بریلیوم در برنزه کننده و سایه انداز پشت چشم و ریمل مژه و ابرو و فونداسیون ها حتّی محتوی آرسنیک میباشند.
در کیف لوازم آرایشی شما چیست؟ مقدار نگران کننده ای از سرب، کادمیوم، آرسنیک و دیگر سموم خطرناک که در لوازم آرایشی لورآل و مای بلین یافت شده اند

هرچند که، مصرف کننده ها این مواد خطرناک را در لیست مواد تشکیل دهنده که در روی بسته بندی ها نوشته می شود پیدا نخواهند کرد.
یک گزارش در 2011 معلوم نمود که فلزات سنگین بطور وسیعی در بعضی از لوازم آرایشی موجود است. به گزارش انستیتوی دفاع از محیط در مورد خطرات فلزات سنگین: خطرات فلزات سنگین پنهان در لوازم آرایشی صورت در 49 محصول آرایشی معروف و محبوب از جمله کلینیک و لورآل بررسی شد.

محققین در انتاریوی کانادا این محصولات را برای پیدا کردن وجود احتمالی آرسنیک، کادمیوم، سرب، نیکل، سلنیوم و تانیوم آنالیز نمودند، که استفاده از چهار تای آخری در لوازم آرایشی در کانادا ممنوع میباشد.
بر اساس این تحقیق  وجود همه سموم بجز جیوه در تمامی این محصولات مشاهده شد.

بطور میانگین، هر محصول محتوی چهار سم بود. در همه این موارد وجود سموم در روی بسته بندی درج نشده بود. ــ به این بهانه که اینها جزو ناخالصی ها هستند نه اینکه عمداً اضافه میشوند!!!
مخصوصا، مارک معروف کلینیک، لورآل و کاور گرل پرفکت، محتوی آرسنیک، بریلیوم، کادمیوم، نیکل، سرب و تالیوم بودند.

اثر این سموم، که بسادگی توسط پوست جذب بدن میشوند، بطور نگران کننده ای مشکلات سلامتی ایجاد میکنند، از جمله ناهنجاری های هورمونی، سرطان، ناراحتی های عصبی، از دست دادن حافظه، بی حوصلگی، اختلالات تولید مثل و رشد، ناراحتی های کلیه، سردردها، حالت تهوع، اسهال، صدمه زدن به دستگاه تنفسی، ورم های پوستی و از دست دادن موی سر.
علاوه بر این گزارش اخیر مرکز کنترل غذا و دارو در آمریکا (اف دی ای) وجود سرب در 400 ماتیک موجود در بازار را تایید نمود. بنا بر این گزارش اکثر کمپانی های محصولات آرایشی معروف و مورد احترام!، ار جمله مای بلین و لورآل، از سموم در محصولات خود استفاده میکنند در حالیکه محصول گرانتری مانند مگا میکسرز دو دلاری محتوی سرب نبود.
ماتیک مای بلین 275 برابر سالمترین ماتیک محتوی سرب بود.
در واقع، در دسامبر 2011 گزارشی دیگر معلوم نمود که میزان سرب موجود در ماتیک ها دو برابر میزان اعلام شده در گزارش قبلی بوده است.
ایماکس هاث گزارش کرد که یافته های اف دی ای بی درنگ با یک اعلامیه مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری ها در مورد اینکه کودکان و زنان باردار هرگز نباید در معرض سرب قرار گیرند دنبال شد.
سرب سم اعصاب خطرناکی ست که در طول زمان انباشته میشود. باعث مشکلات رفتاری و یادگیری میشود و از دهه هفتاد کاربرد آن در بعضی از صنایع ممنوع است، مانند رنگ های ساختمان ها.