با هدف پرده برداشتن از یکی از مهمترین نقشه های شوم استعماریعنی گسترش همجنس بازی و استفاده از هم جنس بازان در به انحراف کشیدن جنبش های آزادی خواهی و استقلال طلبانه که سابقه ای بسیار طولانی دارد و همچنین با هدف آگاه کردن قشر جوان و آزادیخواه ایرانی به عوامل نفوذی استعمار و معرفی شیوه های ناگفته استعمار در تخریب نهضت های مردمی، حقایقی را افشا میکنم که معتقدم بسیار حیاتیست تا قشر تحصیلکرده و آگاه ایرانی خود با تفکر هوشمندانه و عمیق اش در مبارزه با ملایان فاسد و حاکم بر ایران هر چه بیشتر آگاه و مطلع از رموز پیچیده دنیای بشدت فاسد سیاست شود.
اول به معرفی چهره واقعی گاندی میپردازم که همگان تصور میکنند او مظهر پاکی، آزادگی و استقامت بود، در حالیکه واقعیت درست برخلاف آنچیزیست که به ما قبولانده اند، در همین جهت بدون هر گونه اضافه گویی به ترجمه کامل و بدون هر گونه توضیح و تفسیر مقاله ای از سایت معروف دیلی میل لندن در باره کتاب جدید افشاگرانه نویسنده معروف و برنده جایزه پولیتزر جوزف للی ولد میپردازم.
گاندی زنش را رها کرد تا با معشوقه مرد خود زندگی نماید" به ادعای کتاب منتشر شده جدید
ماهاتما گاندی یک دوکاره جنسی بود و زنش را رها نمود تا با یک یهودی آلمانی پرورش اندام کار زندگی نماید، به ادعای یک بیوگرافی جنجال آمیز.
گفته میشود که رهبر جنبش استقلال هند عمیقاً عاشق هرمن کولن باخ بوده است.
گاندی به او گفته: چگونه تو کاملا بدن مرا تصاحب نموده ای، این یک برده گیری با کینه جویی است".
کولن باخ در آلمان متولد شد ولی به آفریقای جنوبی مهاجرت نمود و یک آرشیتکت ثروتمند شد.
گاندی در آنجا کار میکرد و کولن باخ یکی از نزدیکترین شاگردان او گردید.
این جفت دو سال در خانه ای که کولن باخ در آفریقای جنوبی ساخته بود زندگی کردند و متعهد شدند که به یکدیگر هر چه بیشتر عشق بورزند، و باز هم عشق بورزند!.. چنان عشقی که آنها امیدوار بودند دنیا هرگز به خود ندیده باشد !
این ادعای فوق العاده در بیوگرافی جدید که توسط نویسنده ژوزف للی ولد بنام « روح بزرگ: ماهاتما گاندی و مبارزه او با هند» صورت گرفته که جزئیات میزان ارتباط او را با کولن باخ برملا میکند که هرگز سابقه نداشته.
در 13 سالگی با کاستوربای 14 ساله ازدواج میکند، ولی پس از بوجود آوردن چهار فرزند در 1908 از یکدیگر جدا میشوند تا او بتواند با کولن باخ باشد، به گفته این کتاب.
در یک جا او به معشوقه آلمانی خود نوشته : « عکس تو در روی طاقچه شومینه من در اطاق خواب و روبروی تخت من قرار دارد».
هر چند که روشن نیست چرا گاندی نوشته، وازلین و پنبه یادآور همیشگی کولن باخ برایم بوده است.!!
او تعهد نمود که هرگز به هیچ زنی با نگاه شهوت آمیز نگاه نکند. و بعداً نوشت که « من نمیتوانم چیزی را به زشتی مقاربت بین زنان و مردان تصور کنم».
آنها در سال 1914 از یکدیگر جدا شدند، وقتی گاندی به هند بازگشت، کولن باخ به دلیل جنگ جهانی اول اجازه ورود به هند را نداشت و آنها فقط توسط نامه با یکدیگر ارتباط داشتند.
تا سال 1933 او از تمایل پایان ناپذیر خود می گوید و در مورد زن سابق خود مینویسد: «کینه توزترین زنی که ملاقات کرده ام».
کتاب للی ولد از اسطوره عبور میکند و تصویری بسیار متفاوت از زندگی شخصی گاندی ارائه میدهد و ادعاهای عجیبی در مورد تمایلات جنسی او مطرح میکند.
با جزئیات این که او چگونه حتّی در 70 سالگی معمولاً با مانو دختر 17 ساله نوه اش و زنان دیگر می خوابیبد ولی سعی میکرد که تحریک نشود.
او یکبار به زنی گفت: « با وجود بهتریت تلاش هایم، آلت ام بلند میشود. این یک تجربه کاملا عجیب و شرم آور بود.»
این بیوگرافی همچنین بتفصیل نمونه ای را شرح میدهد که در آن او مانو را مجبور به پیاده روی از میان جنگلی نمود که درگذشته تجاوزات جنسی در آن رخ داده بود آنهم به بهانه آوردن سنگ پایی که او دوست داشت برای تمیز کردن پاهایش استفاده کند.
دختر با چشمان گریان بازگشت امّا گاندی فقط قد قد کرد (نوعی مسخره کردن زنان و تشبیه کردنشان به مرغ ـ م) و گفت: « اگر گردن کلفتی تو را با خود میبرد و تو مرگ خود را ملاقات میکردی، قلب من از شادی به رقص در میآمد.»
این افشاگری ها در مورد گاندی به احتمال زیاد عمیقا توسط میلیونها تن از علاقمندان او در سراسر جهان مورد بحث و جدل قرار میگیرد کسانی که او برایشان تقریبا مانند خدا میباشد.
هیچکس از کنسولگری عالی هند در انگلستان حاضر به اظهار نظر نشد. پایان مقاله
تمامی این ادعاها بر اساس نامه های گاندی و اشخاص مرتبط با او میباشد و هیچکس هم در اینمورد ادعای جعلی بودن آنها را ننموده.
در ایالت گجرات محل تولد گاندی بدون هیچگونه جوابگویی این کتاب را ممنوع نموده اند هر چند که این کتاب اصلا در هند چاپ و منتشر نشده.
آغاز فعالیت های سیاسی گاندی در آفریقای جنوبی مستعمره بریتانیا و در هنگام جنگ معروف بوئر( جنگ وحشیانه بریتانیا بر علیه بومیان که خود حقایق نهفته بسیاری دارد) بود و نگاهی به سخنرانی ها و نوشته های گاندی در آندوره بخوبی نمایانگر سرسپردگی او به اربابان انگلیسی اش میباشد که یک نمونه اش چنین است:
«ما (هندیان ) نمیدانیم چگونه سلاح بدست بگیریم... شاید این بد اقبالی ما باشد که نمی توانیم، امّا شاید وظایف دیگری باشد، مهم نیست چه کاری، که اگر ما را برای انجام آن فرا خوانند ما آنرا افتخاری در نظر میگیریم ... اگر یک سرسپردگی مطلق در انجام وظیفه و یک اشتیاق شدید در خدمت به پادشاهی بتواند ما را به گونه ای مفید در میدان جنگ سازد، ما اعتماد داریم که قصور نخواهیم کرد.»
این عین گفته های گاندیست و در عمل هم هزاران هندی را به آفریقا کشاند تا در جنگ به انگلیسیها کمک نمایند، همین خدمت را در زمان جنگ جهانی اول نیز انجام داد و هزاران هندی در نقاط مختلف جهان برای انگلیس کشتند و کشته شدند، این همان گاندی است که بعنوان یکی از اسطوره های آزادیخواهی و مبارزه بر علیه استعمار انگلیس به دنیا معرفی نموده اند.
این قضیه سر دراز دارد......