Wednesday, 19 August 2009

هیتلر یک موهبت الهی برای اسرائیل بود


From Henry Makow

اگر هیتلر وجود نداشت، صهیونیستها میبایستی که او را خلق میکردند. شاید همین کار را کردند.

اعداد (در کتاب ادوین بلاک بنام "توافقنامۀ انتقالی ") داستان را تعریف میکند. در 1927، حدود 15،000 از جمعیت 550،000 نفری یهودیان آلمان خود را صهیونیست بحساب میآوردند، این کمتر از 2% است.

اکثریت وسیعی از یهودیان آلمانی بشدت مخالف صهیونیسم بودند و آنرا دشمنی از درون به حساب میآوردند. آنها آلمانی بودند. هشتاد هزار از آنها در خندقها (جنگ جهانی اول) جنگیده بودند و 12،000 کشته داده بودند. مخالفت یهودیان بر علیه صهیونیسم در هیچ جا بشدت و وسعت آن در آلمان نبود، به نوشتۀ تاریخ نگار صهیونیست (168ص)

به لطف هیتلر 60،000 یهودی بین سالهای 1933 تا 1941 به اسرائیل مهاجرت نمودند. به لطف یک " توافقنامۀ انتقالی " بین نازی ها و صهیونیستها؛ دارایی یهودیان به ارزش 100 میلیون دلار و بصورت کالاهای صنعتی صادراتی آلمان نازی به اسرائیل منتقل شد که برای زیر ساخت اسرائیل مورد استفاده قرار گرفت. توافق انتقالی با خود وسایل، ماشین آلات سنگین، آلات کشاورزی حتّی کارگر و سرمایۀ لازم برای توسعه را بهمراه آورد. بسیاری از صنایع مهم اسرائیل مانند نساجی و شبکۀ آّب رسانی ملّی بدین صورت بنیان نهاده شد.

درآن زمان فقط 200،000 یهودی در فلسطین بودند، بیشترشان یهودیان مذهبی و ضد صهیونیسم بودند. درآمد یک کارگر یهودی روزی یک دلار بود. 800،000 فلسطینی عرب در آنجا بودند.

به لطف هیتلر

به لطف هیتلر هسته جامعه یهودی آلمان برداشته و به فلسطین منتقل شد همراه تمامی دارایی آنها، " بسیاری از این مردم اجازه یافتند لوازم خانه و حتی قسمتهایی از خانۀ خود را مستقیماً منتقل نمایند "

در 1937، وقتی انگلیسیها پیشنهاد تقسیم فلسطین به دو ایالت را دادند، نازی ها متعجب بودند از اینکه اشتباهاٌ یک واتیکان یهودی ایجاد کردند که مترصد نابودی آلمان میباشد،امّا هیتلر همۀ ناراضیان را مجبور به اطاعت نموده و اصرار در انجام تمام و کمال توافقنامۀ انتقالی و حتّی توسعۀ آن به کشورهای دیگر نمود. ایتالیا رومانی مجارستان و بسیاری از دیگر کشورها که در زیر یوغ فاشیسم بودند توافقنامۀ مشابهی امضا نمودند.

هیتلر آنقدر از یهودی ها متنفّر بود که یک کشور برای آنها بنا نمود! او میتوانست تمام دارایی آنها را مصادره کند و آنها را با لگد از کشور بیرون بیندازد ، امّا چنین کاری بسیار ضد سامی مینمود!!

همکاری صهیونیسم ـ فاشیسم

به محض قدرت گرفتن هیتلر در 1933، صهیونیست ها بوضوح یک موقعیت سیاسی مورد حمایت بدست آوردند. بعد از آتش سوزی رایشتاک (پارلمان)، نازی ها تمامی گروههای اپوزسیون را نابود کردند و 600 روزنامه را تعطیل نمودند. امّا نه صهیونیستها و نه روزنامۀ آنها که در هر خیابانی به وفور دیده میشد و تیراژش پنج برابر شده و به 38000 رسید. صهیونیسم تنها حزب و ایدئولوژی مجاز بعد از رایش بود.

یونیفورم صهیونیست تنها یونیفورم غیر نازی مجاز در آلمان بود. همانطور پرچم شان. زبان عبری نیز در مدارس شان تدریس میشد. یهودیان آلمانی هنوز میخواستند در آلمان بمانند با اینکه شهروند دست دوم بحساب میآمدند، و حتّی تحقیر و مورد تعقیب قرار میگرفتند. امّا صهیونیستها یهودیان آلمانی را بخاطر اینکه میخواستند خود را وفق دهند مورد شماتت قرار میدادند و آنها را لایق مورد تعقیب قرار گرفتن میدانستند.

صهیونیستها ایدئولوژی نژادی نازی ها را به رخ میکشیدند: "یک سرنوشت مشترک و وجدان آگاه قبیله ای با یک مشخصۀ مهم باید در توسعۀ یک شیوۀ زندگی وجود داشته باشد حتی برای یهودیها ".

بلَک میگوید همین بیانگر اینستکه چگونه " یک اقلیت کوچک از یهودیان آلمانی توانست قیومیت اضطراری 550،000 مرد، زن و کودکان را بدست بگیرد ". این تأییدی بود بر " ترس دیرینه ای که یهودیان همیشه نسبت به صهیونیستها احساس میکردند که بهانه ای قانونی و دلیلی معنوی خواهند ساخت تا آنان را مجبوربه ترک جامعۀ اروپایی نمایند ".

این هچنین توضیحی برای اینستکه چرا اسرائیل مانند آلمان نازی عمل میکند. آنها دارای یک تبار مشترک نژادپرستانه اند. نه تنها آلمانی ها اسرائیل را ساختند، بلکه اسرائیل آلمان نازی را با ایجاد یک مارکت برای صادرات آلمان یاری نمود. آنها با یکدیگر کار می کردند. یهودیان بسیاری پس از رسیدن به اسرائیل نتوانستند تمام پول خود را تحویل بگیرند، بنابراین صهیونیتها در غارت یهودیان اروپا نیز مستقیماٌ دست داشتند و آن را " آریایی کردن "می نامیدند.

نتیجه

به طور فزاینده اسرائیلیان ، و یهودیان به طور کلی ، دریافته اند که صهیونیسم یک خدعه میباشد و رفتار اسرائیل هر چه بیشتر به نازی ها شبیه میشود بعنوان مثال استاد دانشگاه، یشایاهو لبوویتز گفت: هر کاری که اسرائیل از سال 1967 انجام داده است " حماقت شریر یا شریرانه احمقانه بوده است". او ارتش اسرائیل را " نازی ـ یهودی" مینامد".

در اینجا قصد این نیست که نشان داده شود چگونه سرمایه داران انگلیسی ـ امریکایی هیتلر را به قدرت رساندند، همانهایی که کمونیسم و صهیونیسم را بوجود آوردند. بلکه مقصود اینست که یهودیان و آمریکایی ها (و البته تمام مردم جهان ـ مترجم) این درس را در مّد نظر داشته باشند. رویدادهای تاریخی برای شستشوی مغزی و بازیچه کردن مردم بوجود آورده میشوند و در جهت پیشبرد دستور کار ایجاد نظم نوین جهانی.

یهودیان اروپایی دربدر شدند، اموالشان بسرقت رفت و فجیعانه بقتل رسیدند تا پایتختی برای دولت جهانی راتچایلد در اسرائیل بنا شود. برای له کردن اسلام آمریکایی ها در عراق، افغانستان و احتمالاٌ ایران کشته میشوند. بحران اقتصادی موجود مردم مستأصل را مجبور به پذیرش دولت جهانی سوسیالیستی مینماید. و ....

هنری مکو روشنفکر یهودی کانادایی از جمله انسانهای شریفی ست که بدون توجه به مادیات و بدون واهمه از حملۀ همکیشان خود به افشای جنایتکاران صهیونیست که او آنها را بدرستی دشمن یهودیان و بشریت میداند ادامه میدهد، این مقالۀ اخیر او را بعلت شباهت های فریبکاری بوجود آمده در ایران با آنچه در آلمان رخ داد و اهمییت فوق العادۀ دانستن حقایق پشت پردۀ جنگ دوم جهانی ترجمه کردم و از اشکالات متعدد پوزش میخواهم، چه کنم که من یک مترجم حرفه ای نیستم و فقط از روی احساس مسئولیت در اطلاعرسانی به هم میهنانم میباشد مردمی که اسیر ظلم و بیداد از یکطرف و خیانت روشنفکران مزدور از طرفدیگرند کسانی که نه تنها حقایق را نمیگویند بلکه معدود کسانی را که به چنین اقدامی مبادرت مینمایند را یا با برچسب های گوناگون مورد حمله قرار میدهند و یا تنها با نادیده گرفتنشان به تداوم استبداد و استعمار کمک مینمایند.

مقالۀ اصلی و بزبان انگلیسی