آنچه در دنیای کنونی ما میگذرد و عمق فجایعی که در هر دقیقه در جهان رخ میدهد آنقدر وحشتناک وبیزارکننده است که واقعاً حدّی بر آن نمی توان یافت و برای بازگویی تمامی آنها وقت بسیاری باید صرف شود. بسیاری از مردم با خواندن و دیدن اخبار وشنیدن حوادث جنایت بار و هولناک که مکرر و متناوباً توسط رسانه ها گزارش میشوند تا حدود زیادی به دنیایی چنین دیوانه و وحشی عادت کرده اند، در حالیکه تمامی اطلاعاتی که به ما میرسند دستچین شده های دو رسانه غول پیکر رویتر و آسوشیتدپرس هستند که متعلق به خاندان راتچایلد بزرگترین نزولخور جهان و پدرخوانده واقعی مافیا هستند و برای شکل دادن و یکسویه کردن طرز تفکرعمومی مردم جهان اخبار و گزارشات را بدقت توسط متخصصین کنترل فکری که در دانشگاه های طراز اول جهان تعلیم میبینند انتخاب میشوند و بسیاری از آنها حتّی وارونه گزارش میشوند، حوادثی در دنیا اتفاق میافتند که هرگز گزارش نمیشوند و اکثر مردم جهان از عمق و انگیزه اینهمه جنایت خبردار نمیشوند، این امر بارها و بارها لو رفته و مردم البته از روی فطرت پاکی که دارند فراموش میکنند، کسانی که رسانه ها را در اختیار دارند امّا فراموش نمیکنند، آنها بسیار باهوش هستند و افراد فراوان با مهارتها و تخصص های گوناگون در اختیار دارند و از بودجه و پول کافی نیز برای وسوسه افراد و بکار گرفتن شان برخوردار می باشند.
بسیاری از مطالب و کتابهایی که در اختیار عموم است توسط بنگاه ها و مراکز بخصوص وشناخته شده ایی تهیه و انتشار می یابند, هر کتابی و حتی مقاله ای برای اینکه اجازه انتشار داشته باشد باید مراحلی را طی کند واین البته با توجه به کشوری که در آن زندگی میکنیم متفاوت است.
در ایران هر آنچه که با عقاید حکومتگران سازگار نباشد اجازه نشر نمی گیرد همانطور که در اکثر کشورهای دیکتاتوری به همین گونه است. در غرب امّا به گونه ای دیگر و با نادیده گرفتن کتابهایی که منتشر میشوند و تبلیغ نکردن و به نوعی بایکوت کردن آنها قشر عظیمی از مردم را از وجود چنین کتابهایی نیز بیخبر میگذارند.
نکته ای که برای مردم ما می بایستی بسیار مهم باشد اینست که رسانه های خارج از کشور ما ایرانیها بهیچوجه مستقل نیسند و با هزینه های بسیار سنگین و گرانی فوق العاده لوازمات مورد نیاز برای اداره هر گونه وسیله ارتباط جمعی چاره ای هم غیر از این ندارند ولی جرأت اعتراف به این قضیه را هم ندارند و با دروغهای های مختلف مانند آگهیهای تجاری که در بهترین وضعیت حتی نیمی از مخارج را هم تأمین نمیکند و یا کمک های مردمی که به یک جوک تبدیل شده است! سعی در تلقین بیطرفی و مستقل بودن خود به مردم را دارند، همچنین نبود احزاب مستقل، میهن دوست و مردمی تا بتواند به چنین کاری مبادرت ورزد و اتحادی بین ایرانیان بوجود آورد دقیقا اطلاع رسانی برای ایرانیان را از خارج از کشور در اختیار عده ای معدود گذاشته که آنها نیز کیک وسوسه انگیزی را که با دلارهای فراوان تزئین شده وسط معرکه آورده اند و مشتاقانی که هم میخواهند مشهور شوند و هم بی مواجب نباشند و از همه مهمتر چون استعدادی در خود نیافته اند برای بهره گرفتن از این خوان آماده و دلفریب خود را راضی کرده اند و در رقابت با یکیگر بر سر گرفتن سهمی بیشتر از این کیک مردم فریبی به هر گونه حیله، دروغ و شایعه پراکنی متوسل میشوند.
برای بسیاری از مردم و جوانان پاک و مبارز و آزادیخواه ما این قابل باور نیست که اشخاصی همه اعتبار و شرف خود را زیر پا بگذارند و بسادگی مزدور بیگانگان شوند ولی با نگاهی اجمالی به تاریخ و رویدادهای جهان معاصر اشخاص فراوانی را می یابیم که به چنین کاری مبادرت ورزیده اند، در دوران 28 مرداد میدانیم که 70 % روزنامه نگاران مزد بگیر بودند، چگونه آنان راضی میشدند به کشور خود خیانت نمایند؟! خب، مسلم است که بهانه ای برای این کار پیدا میکرده اند، غیر این که نیست،شرایط اقتصادی حتماً بسیار سخت بوده و مجبور بوده اند یا کار جدیدی پیدا کنند و کار روزنامه چپانی را به بیکارانی که اندر وقت و آماده پشت خط منتظر بودند تحویل میدادند، یا اینکه با کمی چشم روی هم گذاشتن خرجی زن و فرزند را فراهم میکردند! انسان همیشه بهانه ای برای کارهای خود پیدا میکند، پول و شهرت البته دو بهانه بنیادی و اساسی میباشند.
آیا میتوان در دنیای امروز و با توجه به گسترش وسیع و فراگیر مادیات و تجملات در زندگی انسانها فکر کنیم که نه، در اصل خود را فریب دهیم و معتقد باشیم که نویسندگان ما از جمله افراد پاک و نمونه در جهان میباشند که در راه آگاه کردن هموطنان از واقعییات جهان معاصراز مصاحبه های چند هزار دلاری با سی ان ان و دیگران چشم میپوشند، ماشین دست سوم یا چهارم سوارمی شوند و اگر رسانه ها آنها را تحریم کردند در خانه مینشینند و از طریق اینترنت به آگاه کردن مردم میپردازند؟!
کافیست با نگاهی دقیق اخبار و مقالات داخل و خارج از کشور را مطالعه نمایید و کمی تأمل و فکر کنید، میتوانید به راحتی اتحادی پنهانی و همگانی را متوجه شوید، اتحادی برای مخفی کردن نقش عوامل فراماسونی و از آن هم مهمتر نقش یهودیان مخفی فراوان درلباس آخوندی و پاسدار و بسیجی و خلاصه هیئت حاکمه ایران را میتوانید ببینید، درست مانند اینکه این پدیده در ایران وجود ندارند ومثلاً فراماسونری موضوعی خارجیست و از ایران ریشه کن شده است! آیا واقعاً فراماسونها از ایران ریشه کن شده اند؟ آخرین باری که یک فراماسون در ایران دستگیر شد کی بود؟ شاید چون اجازه فعالیت مخفیانه به آ نها داده نمی شود تصمیم به تعطیل و ملغی کردن تمامی نقشه های دور و درازشان برای ایران و جهان گرفته اند؟ اگر چنین اعلامی صورت گرفته و مخفیانه بوده است و از اینرو نویسندگان ما خبردار نشده اند، میبایست همکاران فراماسون آنها در نقاط مختلف دنیا نیز ازفعالیت هایشان که ایجاد یک حکومت جهانی است دست میکشیدند، آیا چنین اتفاقی افتاده و ما بیخبریم؟ هرگز موفق به یافتن جوابی برای این سؤال نمی شوید! اگر هم تلاش کنید برچسب طرفداری از "نظریه توطئه " بسیار خطرناکتر و کار آمدتر از باتون بسیجیان ویا اسلحه لباس شخصی ها آماده است تا از شما پذیرایی کند وهر جویای حقیقتی را به ترس و انزوا بکشاند!! آری اشراف بسیار باهوشند!
در حالیکه پس از کنفرانس سران هشت در ایتالیا و با معرفی پول واحد جهانی حتی خبرگزاری فوکس هم به تأیید طرفداران نظریه توطئه پرداخته است، زیرا بعضی از متفکران که بدون نگرانی از برچسب های رسانه ها وتنها با استناد به مدارک و شواهد مسلم و غیر قابل انکار از معتقدان به وجود توطئه های مختلف در تاریخ و دراوضاع کنونی جهان هستند، سالهاست که هشدار میدهند و از این نقشه از پیش طراحی شده توسط اشراف قدرت پرست و سیری ناپذیر غربی نوشته اند و فراماسونها را عامل اجرای این نقشه شوم معرفی کرده اند، ولی رسانه ها با جوسازی ها و فریبکاری های شرم آورباعث شده اند که اکثریت مردم اهمییتی برای چنین مسئله حیاتی و بنیادی قائل نمیشوند، از جمله همین خبرگزاری فوکس که از بزرگترین منکران این نظریه بوده است، امّا اخیراً با برملا شدن مسائلی چند که به زندگی روزمره آمریکایی ها بستگی دارد از جمله موج وسیع بیکاری ها موجب تماس گرفتن متعدد بینندگان و زیر فشار قرار دادن گزارشکران این شبکه شده است، همین پدیده برای شبکه های دیگر نیز رخ میدهد، که تلاش وسیعی برای نایده گرفتن آنها و ساکت نمودن این اعتراضات در حال انجام است.
رسمی شدن طرح بزرگراه سراسری آمریکای مرکزی و شمالی که مکزیک را مستقیماً به کانادا مرتبط میکند و در اختیار گرفتن هزاران هکتار از زمینهای مردم آمریکا توسط پادشاه اسپانیا!
ورشکستگی اقتصادی آمریکا و سؤاستفاده از آن برای معرفی پول واحد جهانی سالهاست توسط متفکرین و اقتصاد دانان بعنوان طرحی در حال اجرا توسط عوامل خودفروخته فراماسونری مکرر اخطار داده شده است و سعی در آگاه کردن مردم از این خیانت بزرگ داشته اند، ولی بوسیله خبرگزاریها و بدستوراربابانشان یا بطورکلی نادیده گرفته شدند و یا به بهانه اینکه اینها فقط " نظریه توطئه" میباشند!!(همان لولوی معروف که بچه ها را میترساند) مردم را با فریبکاری از تفکر اصولی و عمیق در اینمورد منحرف نموده اند که همین عمل به تنهایی یکی از بزرگترین خیانتها به بشریت است.
امرزه مخصوصاً با معلوم شدن دروغهای اوباما و فریبهای انتخاباتی اودر باره ایجاد " تغییر" واقعییات تلخ زندگی و آینده نامعلوم را پیش چشم آمریکائیان آورده است و نتایج وخیم جهانی شدن را حس میکنند، فقط در چند ماه گذشته ملیونها آمریکایی بیکار شده اند! طیف وسیعی از مردم نگرانند و انتظار روزهای بدتری را میکشند.
با اینهمه رویداد بسیار مهم که در جهان رخ میدهد و ثابت میکند که ناآرامیهای اخیر ایران و پروژه جهانی شدن اقتصاد به یکدیگر مربوط میباشند واینکه فراماسونها قصد هدایت، کنترل خشم مردم و اوضاع ایران در جهت حفظ منافع شرکتهای چند ملیتی را دارند، امّا دریغ از تکانی و بیداریی در میان متفکران ما، چشمان خود را بسته اند تجارب خود را محک نمیزنند و متاسفانه بسیاری حتی قادر به خواندن مطالب و نوشته های منتشر شده در اینترنت نیستنند چون هیچگونه آشنایی با زبانهای خارجی ندارند حتی آنهایی که سالهاست در آمریکا و اروپا زندگی میکنند! آنهایی نیز که دارای چنین سوادی هستند مسلماً وقت خود را به خواندن مطالب خسته کننده نمی گذرانند، بسیاری از روشنفکران اسیر ظاهرسازی و خود برتر بینی هستند و نمی توانند تجزیه و تحلیل درستی از مسایل اجتماعی و سیاسی ارائه دهند، همه چیز را فدای حفظ ایگوی شخصی میکنند و حاضر به پذیرش اینکه عمری را اشتباه میکرده اند نیستند و حقیقت را با همه حقانیت و وضوحش انکارمیکنند.
از پیروزی انقلاب به این طرف رژیم ایران همه گونه به صهیونیسم بین المللی مدد رسانده است و از اینرو که این کار را در لباس دروغین مخالفت با صهیونیسم انجام داده بسیار به همکاری رسانه های خارجی و اپوزسیون خارج از کشور متکی بوده است همانهائیکه قبلاً به شاه خیانت کردند و از پشت به او خنجر زده بودند و با اینکه توسط رژیم او به ثروت ومکنت رسیده بودند بازیچه ای در دست صهیونیستها و فراماسونری بوده اند و پس ازپیروزی انقلابی که به افتضاح ایران و عامل بدبختی ایران مبدل شد از هیچگونه کمکی به این توطئه عظیم که بر علیه میهن و ملت مان صورت گرفته فرو گذار نکرده اند، در این سی سال به هر عمل شنیعی برای حفظ ملّاها در قدرت دست زده اند، از سلطنت طلب گرفته تا دو آتشه ترین کمونیستها فقط در یک مورد اتحاد کامل داشته اند و آن تشویق کردن مردم به تحریم انتخابات بوده است یعنی تنها دست آورد انقلاب که در دست مردم باقی مانده است و میتوانند به آن طریق حداقل نقشی در جامعه داشته باشند، این اتحاد شوم فقط و فقط در یک مورد دیگر انجام میشود و آن سکوت مطلق در رابطه با نقش فراماسونها و یهودیان مخفی در هیئت حاکمه و تحولات ایران میباشد و بس.
ثروت ملّی ما را به لبنان و فلسطین فرستاده اند آنهم نه برای کمک کردن به فلسطینی های مظلومی که سالهاست اسیر حکام خودکامه عرب، جنایات مکرر اسرائیلی ها و خیانت سودجویان و قدرت طلبان داخلی در خاورمیانه شده اند و واقعاً لایق همه گونه کمک هستند، این کار برای به قدرت رساندن تندرویان خائن حماس و ایجاد نفاق بین فلسطینی ها و با همکاری و همراهی مستقیم اسرائیل و موساد صورت گرفته، و یا با پرداخت چک های ده هزار دلاری به خسارت دیدگان لبنانی نه برای کمک به مردم بلکه به قرت رساندن حزب الله در منطقه و عمیق تر کردن شکاف بین مسلمانان، در حالیکه خسارت دیدگان زلزله بم هرگز چنین کمک هایی دریافت نکرده اند. وقت آن رسیده که کمی عمیق تر به مسائل نگاه کنید، آیا اخبار صدا و سیما را باور میکنید؟ که آنها در حال مبارزه با اسرائیل و انگلیس هستند؟ شاه فقط یکبار و فقط در یکی از سخنرانیهایش تهدیدی ضمنی برای تمدید نکردن قراردادهای نفتی با شرکتهای غربی را عنوان کرد و سرنوشتش آن شد که میدانید! مگر ممکن است حاکمی بدون پشتوانه مردمی در مقابل استعمارگران جهانی بایستد؟
از سیاست و سیاست بازی کیلومترها مقاله و داستان نوشته میشود که میتوانید برای تلف کردن وقت خود آنها را مطالعه کنید که افراد یکیگر را به اتهاماتی متهم میکنند، یکی ملّایی را به باد انتقاد میگیرد و دیگری خامنه ای را همه کاره میخواند و یکی دیگر حکم تکفیر روسیه را صادر میکند که چرا اجازه نمیدهد تحریمهای سازمان ملل بر علیه مردم ایران اجرا شود و بنزین تحریم شود، همین یک مورد دلخوشی مردم را هم میخواهند از آنها بگیرند، آخر انصافتان کجا رفته؟ مگر این ملت چه گناهی کرده؟ و چه هیزم تری به شما فروخته؟
چرا شرم نمیکنید و این دو روز دنیا را هم به خودتان و هم به ملت ایران ظلم میکنید، بخدا اگر پول خیانت برای کسی وفا کرده باشد، همان وجدان ناخودآگاه شما نابودتان میکند، تمام دنیا را اگر فریب دهید خودتان را نمی توانید گول بزنید و این ها جایی خود را نشان میدهد و متاسفانه موقعی نمایان میشود که راهی برای درمان وجود ندارد. من سعی میکنم اسمی نبرم چون آنقدر اسامی زیادست که نمیتوان از شخص بخصوصی نام برد.
روی سخن من اکنون با جوانان مشتاق آزادی و برابری انسانهاست کسانی که هنوز به دنیای کثیف سیاست و رسانه ها وارد نشده اند، امیدوارند در کشوری آزاد زندگی کنند، مستقل و بدون وابستگی به استعمارگران. دوستان بخدا قسم بسیار نادرند کسانی که بخاطر میهن و یا آزادی دست از پول و شهرت بردارند، گرگانی بسیار هوشیار در کمین نشسته اند و به شکار افراد میپردازند و از طریق دامهای مختلفی که پهن میکنند و مخصوصاً با استفاده از سکس و رشوه اشخاص را اسیر میکنند و یک بار که به خیانت آلوده شدند کار تمام است و تمام عمرآنها را مجبور به ادامه همکاری مینمایند و ول کن نیستد، مافیای واقعی همینجاست در سیاست و دنیای رسانه ها و صنعت فیلم و هنر! نه در فیلمها ونه تنها در ایتالیا، مافیای قدرت و ثروت روز به روز قویتر و قویتر میشود و نیرو های مردمی بسرعت تضعیف میشوند و هیچ دلیلی نیز بجز گسرش روزافزون مادیات وتجمل پرستی نمیتوان برای آن یافت و تأثیر غیر قابل انکار آن درسست کردن و بی اعتقاد شدن بسیاری از مردم به ارزشهای والایی نظیر راستگویی، حرمت قلم و یا درستکاری عامل اصلی می باشد.
تا روزی که تصمیم محکم نگیرید و برای خودتان ارزش قایل نشوید هیچ کسی چنین ارزشی برای شما قایل نخواهد بود، تا وقتی که حضور خود را به اربابان رسانه نفهمانید و به انتقاد و اعتراض نپردازید همین رویه ادامه خواهد داشت. دروغگویان، فریبکاران، برچسب زنندگان و مخفی کنندگان حقیقت را رسوا کنید.