Wednesday, 8 July 2009

سکوت را بشکنید


چه کسانی مسئول بستن قرادادهای ننگین سال 1378 میباشند؟ قردادهایی بسیاریکرفه و با شرکتهای انگلیسی از جمله: کمپانی شِل که در تمامی جهان بعنوان بازوی مخفی سرویس اطلاعاتی بریتانیا عمل میکند. یا کمپاني ريوتينتو که با تأسيس «شرکت زرکوه» در ايران عمليات استخراج طلا در منطقه ساري گوني کردستان را آغاز کرد, هفتاد در صد سهام شرکت زرکوه به کمپاني ريوتينتو تعلق دارد و 30 در صد به شرکت خدمات اکتشافي کشور!!!
[ریوتینتو و دو کمپانی همبسته با آن؛«لونیکل» و«میفرنا»، در عرصۀ معادن فلزی دارای همان جایگاهی اند که رویال داچ شِل در حوزۀنفت وگاز، سن آلیانس در حوزۀ بیمه؛ اچ اس بی سی وبانکهای اقماری آن در حوزۀ بانکداری، دبیرز در حوزۀ استخراج الماس، ویکرز در حوزه صنايع تسليحاتي، مارکوني در حوزه صنايع الکترونيک- نظامي. اين شبکه منسجم و همبسته، که دهها کمپاني نامدار ديگر نيز عضو آن است، به کانون مافيايي مقتدري تعلق دارد که در واژگان سياسي امروز به عنوان «صهيونيسم» شناخته ميشود. اين شبکه مافيايي جهانوطن محل تجمع سرمايه خاندانهاي زرسالاري است که در هدايت تکاپوهاي استعماري- امپرياليستي سدههاي اخير نقش اصلي را داشتند. کمپانيهاي عضو اين شبکه، همچون «بت عيار»، «هر لحظه» ميتوانند «به رنگي» درآيند و از پوشش و تابعيت هر کشوري براي انعقاد قرارداد و فعاليتهاي خود بهره جويند. شبکه کمپانيهاي فوق تنها يک مجموعه مالي- اقتصادي نيست بلکه به عنوان کانون سياسي مقتدري شناخته ميشود که نام يکايک کمپانيهاي عضو آن با دسيسههاي خونين سياسي، جنگهاي داخلي و کودتاها پيوند خورده است.
سو بولاند در مقاله «ريوتينتو: بناشده بر خون» ريوتينتو را متهم ميکند که علاوه بر همدستي با رژيم فاشيستي فرانکو، از رژيم نژادپرست آفريقاي جنوبي نيز حمايت ميکرد و با رژيم هاي کودتايي، از جمله حکومت ژنرال سوهارتو در اندونزِي، همکاري داشت. بولاند ريوتينتو را بزرگترين کمپاني معدني جهان ميخواند و مينويسد:
«در هر قارهاي که ريوتينتو عمل کرده، داستاني يکسان جريان داشته است: زمين بدون پرداخت وجه از مردم بومي گرفته شده، از تشکيل اتحاديههاي آزاد کارگري ممانعت شده، محيط زيست تخريب شده، و روابطي گرم با سياستمداران، دولتمردان و ديکتاتورها برقرار شده است»] . عبدالله شهبازی.
زرسالاران جهانی و نوکران داخلی شان بخوبی دریافته اند که آزادی مطبوعات؛ احزاب ودیگر آزادیهای مدنی در ایران بنیان چپاولِ استثمار را از جا میکند، بهمین دلیل تمامی توان خود را در جهت منحرف کردن جنبش و محصور کردن آن در حّد رفرم سعی در کنترل افکار ودر نتیجه محدود کردن خواستهای بحق مردم نموده اند. تعداد زیادی شهید شده اند و این رژیم هرگونه مشروعیت خود را با قتل عام کردن مردم، شکنجۀ زندانیان و بیرحمانه کتک زدن مردم به شیوۀ اسرائیلی ها از دست داده است، خامنه ای و احمدی نژاد باید محاکمه شوند. یک کمیته تحقیق از طرف مردم انتخاب شود و به جرایم انجام شده در اتفاقات اخیر بپردازد.
درجهت یک انتخابات جدید و با شرکت کاندیداهای فراوان؛ داخل و خارج از کشور هرکس که باشد بتواند کاندید شود و مردم اگر تصمیم گرفتند و به هر کاندیدی که رأی دادند به تعداد رأیشان در تصمیم گیریهای کشور مؤثر و مسئول شوند والبته با توجه به تخصص وآگاهیی که مردم در آنان تشخیص میدهند ونه هیچ انسان و یا گروه خاصّی. مردم سالاری یعنی این.
بعد از انتخابات تصمیم میگیریم چه کنیم؛ آزادی های اولیه را از قبیل مطبوعات، اینترنت و احزاب را برقرار سازیم زندانیهای سیاسی واقتصادی را آزاد نمائیم.
کاوه

No comments:

Post a Comment