Wednesday 8 February 2012

مظهر واقعی استکبار و حکومت جهانی

خمینی و خامنه ای دو ملائی که در سی وسه سال گذشته بر جان، مال و ناموس مردم ایران مسلط بوده اند، بارها برای فریب مردم ایران و جهان و اجرای نقش مهم خود در صحنه بین المللی بعنوان لولوی اسلامی و جایگزین شدن بجای لولوی کمونیست که پس از شکست در افغانستان از مشتی پا برهنه افغانی کلاشینکف به دست تمام ابهت و ترسی را که در دل مردم جهان و مخصوصا مردمی که در زیر یوغ شوروی اسیر بودند را فرو ریخت و پوشالی بودن آن را نمایان کرد، درست مانند پروپاگاندهایی که در شوروی کمونیستی انجام میگرفت، دستگاه تبلیغاتی ملایان آمریکا را مظهر استکبار و دشمن مردم جهان و بخصوص ما ایرانیان معرفی نمودند. در حالیکه حکومت آمریکا در وهله نخست دشمن مردم آمریکا و سپس فقط بعنوان یکی از بازوهای استکبار جهانی یعنی بازوی نظامی آن در جهت ایجاد حکومت جهانی عمل مینماید همان کاری که ملایان حاکم بر ایران در حال انجام آن هستند.
نکته ای را که همگی باید آنرا مد نظر قرار دهند اینست که این حکومت جهانی هیچ دولت مستقلی را تحمل نخواهد کرد، یعنی ایالات متحده آمریکا باید در نهایت به فروپاشی کامل برسد و ارتش آن بدون چون و چرا در اختیار سازمان ملل قرار گیرد تا این حکومت جهانی بتواند با اقتدار کامل بر جهان حکومت نماید، راه دیگری وجود ندارد. پاپ بندیکت چندین بار تاکنون تشکیل این حکومت جهانی به رهبری سازمان ملل را درخواست نموده است، همینطور بسیاری از رهبران و سیاستمداران خائن در سراسر جهان مانند جرج بوش، اوباما، کامرون و احمدی نژاد.
روشن شدن این موضوع بسیار مهم است که آمریکا مظهر استکبار نیست بلکه مانند دیگر کشورهای قدرتمند مانند فرانسه، آلمان و انگلیس فقط یک از بازوهای استکبار است، و ملایان با علم کامل به این موضوع و سرسپردگی شان به لندن و ماسونری جنایت کاران اصلی را پنهان میدارند، مسلماً امپراتوری از بین نرفته انگلیس (فقط تغییر نام داده به کشورهای مشترک المنافع) بسیار مهمتر از آمریکا در صحنه بین المللی میباشد، ما ایرانیها بایستی بخوبی اینرا فرا گرفته باشیم مخصوصاً پس از رهایی خفت آور تفنگداران انگلیسی که به اذعان همه کارشناسان نظامی جهان واقعاً و مخصوصاً به مرزهای آبی ایران تجاوز کرده بودند، آنهم یک روز پس از تهدید علنی تونی بلر.
 در حالیکه ملایان آنهمه مدت کارکنان سفارت آمریکا را که مصونیت سیاسی داشتند به گروگان گرفتند، از آن مهمتر اینکه به خاطر گروگان ها از آمریکا اخاذی هم مینمودند و اسلحه دریافت میکردند.
اگر آمریکا مظهر استکبار است، چرا پس از آزادی گروگان ها ایران مورد تهاجم نظامی قرار نگرفت؟
اگر آمریکا مظهر استکبار است، چرا مقروض ترین کشور جهان میباشد؟
اگر آمریکا شیطان بزرگ است، چرا واتیکان، روچیلد، راکفلر و بانکداران انگلیسی سهامداران اصلی بانک مرکزی این کشورند و اختیار انتشار دلار را دست دارند؟
اگر آمریکا مظهر استکبار است، چرا به مانند مستعمره یک کشور بسیار کوچک یعنی اسرائیل عمل میکند؟ اگر لابی های یهودی را بهانه میکنند، مگر فقط یهودیان اجازه لابی کردن دارند؟ یا اینکه هیچکس دیگر در آمریکا پول کافی برای اینکار را ندارد؟ یا سازماندهی مناسب برای این عمل را ندارند؟ آیا همین بهترین دلیل بر بازیچه بودن آمریکا در دستان صهیونیست ها نیست؟ پس خود آمریکائی ها چه کاره اند؟ چگونه آمریکا مظهر استکبار میشود که برای نابودی خود همه کار میکند، حتّی با وجود داشتن مجهزترین نیروی هوایی جهان چنان مظلومانه در یازده سپتامبر توسط مشتی عرب از پشت کوه آمده غافلگیر شدند که نه تنها مهمترین مرکز تجاریشان را نابود کردند بلکه به مرکز نظامی آن یعنی پنتاگون هم حمله ای با موفقیت کامل انجام دادند، تازه چیزی نمانده بود که کاخ سفید را هم نابود کنند که با تلاش چند وطنپرست و نه هواپیماهای جنگی که در همان نزدیکی بودند متوقف شدند!!! البته اگر این داستان مضحک را که با شدت تمام توسط رسانه ها به خورد همگان داده اند را نیز باور کنیم پس این چگونه مظهر استکباریست که از خود نیز نمی تواند دفاع کند؟
در واقع، آنطورکه رسانه ها روند تاریخ، تغییرات سیاسی و وقایع روزمره را ترسیم میکنند فقط ظاهر قضایا یا بهتر و واضح تر بگوییم بالماسکه ایست که برای فریب خلق ها بازی میشود، در پشت پرده، سیاست جهان توسط عده ای معدود رهبری میشود و دستورات آنها در کنفرانس های سرّی بیلدربرگ به صورت پیشنهاد مطرح میشوند، و سیاستمداران و نخبگان دست چین شده ای که از سراسر جهان به این اجلاس سالیانه دعوت میشوند عامل اجرای این پیشنهادات در کشورهای شان می گردند. البته فقط سیاستمدارانی که به استادی اعظم در یکی از لژهای قدرتمند رسیده باشند و سرسپردگی خود به معمار اعظم را اثبات کرده باشند.
هر آنچه که در جهان اتفاق میافتد در جهت شکل دادن یک حکومت جهانی انجام میپذیرد که گاهی آنرا نظم نوین جهانی و یا جهانی شدن و گلوبالیزم مینامند، ملتها مدتهاست که فقط نقش بازیچه شدن را ایفا میکنند.
خیانت های احزاب راست و چپ در همدستی با مافیای جهان خوار و جنگ طلب در غرب، خیانت اخوان المسلمین به مردم مصر، لیبی و سوریه در خاور میانه، خیانت سی و سه ساله ملایان فراماسون و یهود  به اسلام و ایران و همدستی اپوزسیون در اسلامی و ضد اسرائیل عنوان کردن رژیم و در نتیجه وجه بخشیدن به آن، حداقل گویای این مطلب است که بسیاری از سیاستمداران، روشنفکران و حتّی فعالان سیاسی فقط در رویای قدرت، ثروت و شهرت بسر می برند، بهمین دلیل بسادگی اسیر جمعیت های مخفی میشوند که مامور شکار نخبگان هستند.
در آمریکا به جز یک تن شجره خانوادگی تمامی رؤسای جمهور آمریکا به خاندان سلطنتی انگلیس و فرانسه وصل میشود.
خاندان سلطنتی انگلیس فقط بخشی از استکبار جهانی است، خاندان سلطنتی دانمارک هم که خود را از قوم یهود دان میدانند و با خاندان سلطنتی انگلیس نیز نسبت نزدیک دارند بسیار مهم هستند و بنا به اسطوره های تالمودی ضدمسیح از قوم دان ظهور خواهد نمود، پادشاه سوئد و پادشاه اسپانیا هم از جمله مردانی هستند که در بالای هرم قدرت قرار دارند.
 واتیکان که ثروتش بعلت سرّی بودن قابل تخمین زدن نیست توسط شبکه ای از خانواده های بسیار کهن کنترل میشود که به آنها نجیب زادگان سیاه یا اشراف ونیزی گفته میشود ولی بطور دقیقتر خانواده های مدیچی، مروونجین ها و کارولین ها از مهمترین آنها هستند که دارای ریشه یهودی میباشند ولی از طریق ازدواجهای متعدد با اشراف اروپایی کاملاً خود را از چشم عوام مخفی کرده اند.
روچیلدها علاوه بر اداره یک امپراطوری عظیم بانکی، معادن، نفت و کمپانیهای متعدد، اداره کننده دارائی های واتیکان نیز هستند؛ و ثروت روچیلدها را بیش از پانصد تریلیون پوند تخمین میزنند. با این ثروت عظیم که بسختی قابل درک کردن میباشد، روچیلدها نیز تازه بخشی از استکبار جهانی و البته مهره ای بسیار با اهمیت میباشند. به این افراد میتوان اسامی راکفلرها، اوپنهایمر، روهدز، لی، بوفت، راسل و شیف را هم اضافه نمود.
 همه این افراد یا از طریق خانوادگی و یا از طریق جمعیت های مخفی مانند فراماسونری به هم مرتبط میشوند، سران خانواده های قدرتمند در مجامعی کاملا سری شبیه مافیا ولی در کاخ های بسیار مجلل دورهم جمع میشوند و پس از اجرای مراسمی چندش آورو شنیع که اغلب با قربانی کردن کودکان همراه است و مشاوره کردن با ارواح پلید و شیطانی در مورد سیاست های جهان تصمیم گیری میکنند و این سیاست های از قبل تعیین شده شان را توسط انستیتوهای یی مانند کمیسیون سه جانبه، سی اف آر و یا در اجلاس های سالیانه مانند بیلدربرگ به سیاستمداران کشورهای مختلف تحمیل میکنند. البته تمام رسانه ها و حتّی صدا و سیمای ملایان با آگاهی کامل از برگزاری و اهداف این اجلاس اخبار مربوط به آن را منتشر نمیکنند و یا در بهترین حالت سعی در توجیه آن میکنند.
هرگز برده داری چنین آسان و در عین حال چنین خشن و بیرحم نبوده است، برده های امروز حتّی فکر میکنند که آزادند، نمیدانند که چگونه مورد بیرحمی قرار میگیرند، از اینکه چرا دچار ناتوانی های مختلف شده اند بیخبرند، بسیاری برای فرار از حقایق به الکل و یا مخدرات تا حد اعتیاد روی می آورند چون از نگاه کردن به درون خود وحشت میکنند، اینان همان مظلومانند که بیرحمانه با آنان رفتار میشود. اکثریت کسانی که در زندانها بسر میبرند مظلومانی بیش نیستند چرا که اگر واقعاً ظالمان را زندانی میکردند، دنیایی چنین سراسر ظالمانه نمیداشتیم.
امّا اینکه در راس هرم چه کسی نشسته، حدس و گمانها بسیار است، از سمبل یک چشمی که ماسون ها در بالای هرم قرار داده اند و آنرا برای عوام و ساده اندیشان مظهر چشم سوم و نماد خرد و آگاهی مینامند، ولی در مجالس مخفی خود و در کتابهایشان آن را لوسیفر خالق جهان خطاب میکنند، میتوان فهمید که البته منظور همان شیطان است، ماهرترین دروغگو، خودخواه ترین موجود، دشمن قسم خورده بشر و ضعیف ترین توطئه کننده. ضعیف از این نظر که تمام قدرت این امپراطوری در ناآگاهی، ترس بیمورد و تنفر و حسد ما مردم نسبت به نزدیکان خود و همسایگان مان است، در ساده لوحی و باور به خرافه است.
طیف وسیعی از مردم ایران بخاطر تبلیغات نوکران استکبار جهانی و تلویزیون های ماهواره ای دین اسلام را عامل ظلم، فقر و فساد در ایران میدانند و نه ملایان یهود و فراماسون را.
 حکومت عدل علی (ع) با ریشه کن کردن فساد و قطع مزایای مفت خوران آغاز به کار کرد نه با گسترش و ترویج آن، نه با ترفیع دادن به دزدان اقتصادی و حمایت از آنها. فساد اخلاقی، دزدی و جنایت مشتی عمامه به سر این واقعیت تاریخی را تغییر نخواهد داد.
حسین (ع) بخاطر اصلاح دین دست به قیام زد، برای سرنگون کردن حاکمی که به دروغ ادعای مسلمان بودن مینمود ولی در خفا شرابخوار، فاسد و دزد بود، درست مانند خامنه ای معتاد، دزد و زمین خوار، و ملایان فاسد حکومت. کجایند شیعیانی که در مقابل اینهمه ظلم آشکار قیام کنند؟ آیا با سینه زنی، زنجیر زدن و حتّی قمه زدن رضایت خدای حسین (ع) را کسب خواهند کرد؟
در حکومتی که ربای چهل درصدی را رواج میدهد و ادعای اسلامی بودن میکند زندگی میکنند و دم نمیزنند، اینهمه فساد و ظلم آنهم با نام اسلام انجام میپذیرد و شیعیان سکون سکوت میکنند! مگر غیر ازین است که دنیا محل امتحان است؟ در مقابل ظالمانی که به نام اسلام ظلم میکنند صبر جایز نیست، بلکه گناهی نابخشودنی است.
حکومتی که معترضین سیاسی اش را در زندانها مورد تجاوز جنسی قرار میدهد چگونه نام خود را اسلامی میگذارد؟  به غیر از شیخ کروبی که شجاعانه این اعمال را افشا کرد و در مقابل آن ایستاد هیچ روحانی دیگر صدایش در نیامد! در بعضی مساجد جوانان خوش منظر و خوش لباس را مورد تجاوز جنسی قرار میدهند، حتّی اسرائیل با فلسطینیان چنین نمیکند. اینها در تاریخ ثبت شده است و هرگز از دامن روحانیت شیعه پاک نخواهد شد.
Enhanced by Zemanta

No comments:

Post a Comment