به جرات می توان گفت که مهمترین حقیقتی که از دید ملل جهان مخفی نگه داشته شده، انحصار تولید پول، تنظیم میزان در گردش آن و نرخ بهره غیر ضروری که بر آن تعلق میگیرد در دستان چند خانواده ثروتمند یهودی و البته با پشتوانه واتیکان و ارتش سرّی آن یعنی تروریست های ژزویت میباشد.
هنوز پس از یک قرن تسلط بی چون و چرای این مافیای جنایتکار بر سرنوشت مردم جهان و ایجاد جنگ های خانمانسوز، بیماری های وحشتناک و از دو دهه گذشته ایجاد بلایای به ظاهر طبیعی مانند زلزله، آتشفشان و سونامی، رسانه ها و لشکری از مزدبگیران در خدمت این مافیا شبانه روز در جهت فریب مردم و انکار حتّی وجود جنین توطئه ای تلاش میکنند و متاسفانه اکثریت مردم جهان برای فرار از واقعیت و مسئولیت پذیری، آگاهانه و یا نا آگاهانه تسلیم دروغ های رسانه ها و سیستم آموزشی میشوند و در واقع در رویا زندگی میکنند، بسیاری شبانه روز در حال کار و مشقت هستند ولی هنوز باور نمی کنند که برده شده اند.
امروزه بردگی به کثیف ترین شکل خود که هرگز در تاریخ سابقه نداشته در جریان است و این فقط با دروغ گفتن های مکرر از طرف سیاستمداران، روشنفکران و خبرنگاران مزدور و همچنین خودفروختگان دنیای هنر و سینما میسر شده است.
با اینکه پول مهمترین مسئله در زندگی اکثر مردم جهان است، با این وصف تعداد بسیار اندکی میدانند که پول چگونه ایجاد میشود و چه کسانی آنرا کنترل میکنند، حتّی کسانی که در این رشته تحصیل کرده اند نیز از حقیقت بی خبرند و دروغ هایی که برای آنها ساخته و پرداخته شده را طوطی وار قبول میکنند. نتیجه این میشود که با هر بحران اقتصادی که همیشه نیز شبیه همدیگر میباشند قادر به تجزیه و تحلیل واقعیات در مقابل خود نمی شوند و بحران را به ندانم کاری چند نفر، بد شانسی و حتی اتفاقات غیر قابل پیش بینی نسبت میدهند.
کشورهای جهان سوم درست مانند کشورهای صنعتی توسط قشر مرفه جامعه به نابودی کشیده میشوند، از آنجائیکه این افراد در محیطی متفاوت از بقیه مردم رشد و نمو پیدا میکنند جبراً دارای احساسات خصمانه نسبت به اکثریت جامعه میباشند، فرزندان این از ما بهتران در دانشگاه های غربی از طرق مختلف جذب نیروهای فراماسونی و یا امنیتی بیگانه میشوند و بعنوان مزدوران استعمار در کشورهای شان به قدرت میرسند و فقط نسبت به همان استعمار وفادار میمانند، زیرا میدانند که تخطی از دستورات بیگانگان یعنی از دست دادن قدرت و ثروت. در این میان روحانیون مذهبی نیز مانند اشراف و حتّی بدتر از آنها تافته جدا بافته از ملت و تشنه قدرت هستند.
برای اینکه حقیقت را برای هم میهنانم و فارسی زبان ها بشکافم کتاب بسیار مختصر و مفید یوری لینا محقق و نویسنده اهل استونی که در سوئد اقامت دارد با نام «نبرد علیه رباخواری» را ترجمه نمودم و خواندن آنرا برای همگان توصیه و تاکید میکنم. سعی نمودم خواندن آن را برای همه آسان نمایم چه کسانی که تخصص در اقتصاد دارند و چه آنهایی که فقط سواد خواندن و نوشتن دارند، بدون هیچگونه اضافه گویی، مقدمه و یا پیشگفتار.
اینکه چند خانواده اشرافی در غرب بر تمام امورات جهان مسلط شده اند به اختصار توضیح داده شده و علتش هم تسلط اینان بر پول جهان است، بانک انگلستان پس از کودتای کرومول تحت اختیار یهودیان فراماسون قرار گرفت و پس از آن با بستن مالیات بر مردم و اندوختن ثروت هنگفت به خرید تمامی جهان مشغول شدند، مردم در اروپا زمین و خانه های خود را از دست میدادند و بسیاری برای فرار از فقر و فلاکت به آمریکا مهاجرت نمودند، امّا فراماسون ها سیاست پولی با بهره را که علت اصلی فقر در جهان است را پس از جنگها و کشمش های فراوان به آمریکا نیز تحمیل نمودند، و سرانجام مالکیت بر بانک مرکزی آمریکا را نیز تصاحب کردند و چاپ و انتشار دلار را در دست گرفتند. آری حقیقت همین است، نه دولت انگلستان و نه دولت آمریکا هیچ تسلطی بر بانکهای مرکزی خود و انتشار پوند و دلار ندارند، 40 کشور از ثروتمند ترین کشورهای جهان به همین ترتیب مالکیت بانک های مرکزی و سیاست پولی خود را به بانکداران بزرگ بین المللی تحویل داده اند! چگونه چنین جنایت و خیانتی ممکن شده است؟ کتاب «نبرد با رباخواری» را که برایتان ترجمه نمودم بخوانید تا از جزئیات ماجرا مطلع شوید، که چگونه فراماسون ها با چرب نمودن سبیل عده ای از آنها برای به برده کشیدن ملت های مختلف بهره میبرند.
در این لینک میتوانید ترجمه را بصورت فایل ورد دانلود و یا مطالعه نمائید.
ممنونم از زحمات شما
ReplyDelete