Tuesday, 13 October 2009

روحانیت و دشمنی با اسلام


در ابتدا با جدا کردن حساب اشخاص معدودی مانند شهید آیت الله طالقانی، روحانی ارجمند آیت الله منتظری و روحانی مبارز آیت الله کروبی که از استثنائات و نوادر در میان این قوم مفت خور، فاسد و شیاد میباشند به این نکته واضح و عیان اشاره کنم که روحانیت در تمامی ادیان دارای همین مشخصات سه گانه میباشند و تنها به این دلیل که ساده ترین و راحتترین شغل موجود بوده از دوران باستان توسط انسانهای تن پرور و مفتخور انجام میشده یعنی ارتزاق از قبل اعتقادات مردمی، تنها شغلی که از نظر قدمت با آن برابری میکند حرفه شریف فاحشه گیست که در غرب معروف به قدیمیترین شغل بشر میباشد.
با ذکر مثال وخاطره ای بحثم را پیش میبرم، چند سالی پس از پیروزی انقلاب یکی از همکاران بسیار مذهبی پدرم فرزند نوجوان خود را به اجبار به حوزه علمیه قم میفرستد و بسیار هم به آن افتخار میکرد، تا اینکه همین شخص ناگهان تغییر کرد و بسیار تو دار شد و دیگر نه از مذهب و نه از حکومت دفاع میکرد، روزی او خلاصه راز دل خود را برای چند تن از همکاران نزدیکش افشا میکند، قضیه ازین قرار بود که پسرش چندین بار زیر فشار همجنس بازان در حوزه قرار گرفته بود و وقتی قضیه نزدیک بود به تجاوز به او منجر شود، پسر با زد و خورد با چند تن از طلاب و حتی مجروح کردن یکی از استادان خود شبانه از قم فرار میکند، پدرش بدون اطلاع از اصل ماجرا مدتی با نفرت با پسرش برخورد میکند تا اینکه روزی پسرش با گریه به زیر پای پدر میافتد و میگوید، چه دینی و چه مذهبی؟!! که میخواستند مرا مفعول کنند، میخواهی برگردم به حوزه؟ پس حال تصمیم بگیر کدام فرزند را ترجیح میدهی ملای مفعول را و یا آنطور که میگویی بیکاره الدنگ را که از شرافت خود با تمان توانش دفاع کرد؟ پدر که شوکه شده بود با گریه از پسرش عذرخواهی میکند و از آنروز تمام عقایدش به دین و مذهب سست شد.
حال به این بپردازیم که اصلاً خدا، انسان و دین و مملکت چه احتیاجی به این قوم دارند؟ که جدای از ملت لباس میپوشند، به طریقی متفاوت حرف میزنند و خود را تافته ای جدا بافته از مردم میدانند؟ هیچ و دقیقا! هیچ، تنها آنها هستند که از طریق دروغ و تحریف و تغییر کلام خدا خود را به مردم تحمیل میکنند، همین قوم بنا به آیه های بسیاری در قرآن اولین دشمنان دین خدا هستند که برای ادامه مفتخوری و ارتزاق از دسترنج مردم خمس و ذکات را که برای کمک به مستمندان و انجام کارهای عمرانی برای مردم تعیین شده است را با تحریف، دروغ و شیادی به نام خود ظبط میکنند، تمام هزینه زندگی خود را از آنطریق تأمین مینمایند و اگر چیزی باقیماند مسجدی میسازند تا فرزندان و یا دیگر مفتخوران از آن طریق بیشتر مردم را بچاپند. بدون استثناء و در تمامی جهان حتّی کشورهایی نظیر ایران و پاکستان که به اصطلاح خود را حکومت اسلامی مینامند هنوز مسلمانان هم مالیات میپردازند و هم خمس و ذکات خود را به یکی از ملاهای بزرگ میدهند! و در هر دو کشور مردم فقیر و در عوض حکومتیان و ملایان جزو کسانی اند که در رفاه و آسایش زندگی میکنند و همان مردمی را که باعث رفاهشان میباشند را با دیده تحقیر مینگرند! آیا این دزدی آشکار و فریبی واضح و عیان نیست؟!
ربا بدون هیچگونه امّا و اگری در تمامی ادیان الهی نفی شده و از گناهان کبیره به شمار میرود امّا ملّایان گناه کبیره را نیز در جهت منافع استعمار که بانکداری بین المللی بزرگترین بازوی آنست توجیه نموده و مسبب بدبختی ملّت و کشور شده اند. همین موضوع بتنهایی نماد مخالفت آنها با تمامی قوانین الهیست، حال از خود بپرسید که چگونه است که چنین موضوع با اهمییت و مهمی چه در زمینه مباحث دینی و چه در زمینه کشورداری، اقتصاد و سیاست از هرگونه نقدی و اعتراضی بدور مانده؟ کجایند خیل عظیمی که روشنفکری و علمی بودن را در نفی خدا و دین میدانند؟ کیلومترها مقاله در باره حجاب و خشونت و قصاص در نفی دین نوشته میشوند، جوابهای معقول که همان اجباری نبودن تمامی احکام است نایده گرفته میشوند و در عوض تمام جرم و جنایتی که توسط بشر پول پرست و مقام پرست صورت میگیرد را به خدا و دین نسبت میدهند ولی دریغ از کلمه ای در این باره و با اینکه همگان و بدون استثناء قبول دارند که انسان گرسنه خدا ندارد، "اگر فقر از دری وارد شد دین از در دیگر و به اجبار خارج میشود."
ختنه کردن، یکی دیگر از مسائلی که بندرت از آن صحبت میشود موضوع دروغین دستور خداوند به ابراهیم برای انجام ختنه است، هیچکس تا کنون حاضر نشده به این سؤالها جواب دهد، هیچکس! که مگر خدا نمیتوانست بشر را بدون لزوم چنین کاری خلق کند؟ و اگر از اول اشتباه کرده بود، آیا قادر نبوده که بعداً این اشتباه خود را اصلاح نماید؟ چرا در قرآن کلمه ای به این موضوع اشاره نشده؟ و مگر غیر اینست که قرآن صریحاً فرمان میدهد که هر قسمت از کتب دیگر الهی که با قرآن مطابقت ندارد باید نادیده گرفته شود و از جمله تحریفات بشر قلمداد شود؟
دو سال پیش که در اینباره شروع به تحقیق کردم از یکی از مراجع تقلید در باره دلایل قرآنی ختنه سؤال نمودم، ایشان جوابی ندادند تا اینکه با خواهش و تمنا و به طریقی مفلسانه دوباره برای ایشان سؤال را مطرح کردم تا بدانم خلاصه جواب اینها چیست! ایشان نتایج تحقیق سازمان ملل را در مورد مفید بودن ختنه در پیشگیری از ایدز را بجای دلایل قرآنی برایم فرستادند! به اضافه مشتی چرندیات که اگر به اعتبار حرمت انسانیت نبود ایمیل این شخص که خود را مرجع تقلید مینامد را منتشر میکردم تا دجّالی و فریبکاری این اشخاص مشخص شود و همگان بدانند که اینها با علم و آگاهی کامل به تحریف و تغییر کلام خدا دست میزنند. اگر این تحقیقات انجام نمیشد ایشان چه جوابی میدادند؟ این تحقیق سازمان ملل همراه تحقیق تقریباً همزمان سازمان بهداشت جهانی در همین چند سال گذشته منتشر شده که در اینجا به آن نمیپردازم و قصد بحث کردن در مورد مفید بودن یا نبودن ختنه را ندارم بلکه فقط و فقط بدنبال مدارکی برای اثبات اینکه آیا ختنه بدستور خداوند صورت میگیرد یا نه هستم و بس و تنها دلیلی که برای این موضوع وجود دارد توراتی است که وجود خارجی ندارد! یعنی اصل تورات موجود نیست و حتّی فرعش هم موجود نیست! و غیر از چند برگ پاره قدیمی که منتسب به چند نفر روحانی یهودیست و حداقل هزار سال پس از مرگ موسی و آنهم از روی خاطره های این و آن که حرفهای موسی را بیاد داشته اند نوشته شده! کتاب عهد جدید نیز اصلا! چه اصل باشد یا نباشد هیچ چیز در باره ختنه ندارد. چرا روحانیت اسلامی فقط به استناد چند حدیث که آنهم بدستور صریح قرآن هیچگونه سندیتی ندارد چنین جنایتی با مسلمانان میکنند؟ نظریه ای دارم که البته بر اساس نوشته هاییست که از اشخاص مختلفی کسب کرده ام و فقط یک نظریه میباشد و جوابی قطعی برای این موضوع احتیاج به تحقیقات بسیار جامعی دارد.
قرنها پیش که گروهی از معتقدان افراطی تالمود که به نفوذ کردن در میان روحانیت مسیحی میپرداختند و به ضربه زدن از درون مشغول بودند توسط مسحییان شناسایی شدند و برای اثبات نفوذی بودن آنها لختشان میکردند و دست شان رو میشد، بسیاری بدین طریق شناسایی و سوزانده شدند، بهمین جهت وقتی اسلام ظهور کرد و همین تالمودیان که تنها راه مبارزه با دین جدید را به مانند مسیحیت نفوذ و نابودی از درون میدیند یکی از اولین تحریفاتی را که در دین اسلام بوجود آوردند همین جعل چند حدیث و چسباندن آن به پیامبر بوده است.
نکته ای که شاید برای بسیاری در اول عجیب بنظر آید ولی اگر کمی در باره آن تفکر کنند به واقعیت آن پی میبرند اینست که هیچ دلیل و سندی بر اینکه خود پیامبر و یا هیچکدام از دیگر اصحاب او ختنه شده باشند وجود ندارد. اصلاً نمیدانیم که این ختنه از چه موقع در بین مسلمانان رواج یافته! حال فکر کنید و ببینید چرا هر کس حدیث را از حیله های شیطان برای فریب مسلمانان بنامد کشته میشود؟ آنهم نه بدست دشمنان دین بلکه بدست تندرویانی که توسط همین روحانیون شیطان پرست شستشوی مغزی میشوند.
استعمار و روحانیت
یکی از دلایلی که بسیار برای موجه جلوه دادن وجود روحانیت ذکر میشود به اصطلاح مبارزه آنها با استعمار است که البته مانند تمامی دروغهای دیگر بسادگی و با نگاهی بیطرفانه به سابقه این مبارزات ثابت میشود که این مفتخوران نه تنها هیچ مبارزه ای با استعمار نکرده اند بلکه هر جا که توانستند بزرگترین خدمات را به آنها نموده اند غیر از استثنائات و حرکتهای فردی بعضی از انسانهایی که در تمامی طبقات جامعه وجود دارند.
هر بار که روحانیت به مبارزه با امری استعماری پرداختند در دوره ای بوده که استعمار در کشمکش و یا حذف یکدیگر بوده اند مانند زمانی که امپراطوری انگلیس با امپراطوری روسیه تزاری در جنگ بود، در آنزمان هر کدام از این دو امپراطوری که موفق میشدند بهتر روحانیت را به خدمت گیرند در بدست آوردن امتیازات و انحصارات اقتصادی مختلف موفقتر بوده اند. در مورد جریان تحریم قند و شکر که هنوز از یاد مردم نرفته و یا خمینی با حرام خواندن ماهی خاویار و فقط برای اینکه مردم آنرا مصرف نکنند و حکومت بتواند همه را صادر نماید اعلام شد و پس از اینکه مردم به روحانیون فشار آوردند خمینی مجبور به پس گرفتن حرف خود شد و آنرا دوباره حلال اعلام کرد؟ همین دو موضوع بخوبی نشان میدهد که چگونه روحانیت میتواند با استفاده از فریب و نیرنگ حتّی فتواهایی را که خودشان صادر میکنند را نقض کرده و فتوایی دیگر دهند و این امر را امری الهی و دستوری از طرف خداوند هم بنامند مهم نیست که این فتواها چقدر احمقانه و یا دور از منطق باشد، خیل عظیم مردم هم چاره ای جز اطاعت نداشته باشند زیرا که راه چاره و حتی فکر کردن به عواقب آن برای مردمی که خود را مسلمان میدانند امری غیر محال بنظر میآید.
چگونه ممکن است که اجازه دهیم چنین شیادانی به این درجه از قدرت و نفوذ برسند؟ فکرش را بکنید یکی از وحشتهای زمامداران ظالم حداقل در ایران و در دو قرن اخیر ترس از اعلام جهاد کردن توسط علمای دین بوده است، یعنی اینان قادر بوده اند و هستند کشور را به جنگ و نبرد و خونریزی و آدمکشی و برادر کشی بکشانند، آنهم بنام خدا و بظاهر برای دین خدا!!
و امّا اصل مطلب یعنی دروغ و فریب بودن کل شیعه و تسنن میباشد که با پرداختن به فریب بزرگ یعنی عزاداری های متعدد برای امامان و مخصوصاً امام حسین آغاز میکنم، برای اینکه عظمت کار امام حسین را یاد آوری کنم ید نیست بدانید که ماهاتما گاندی در اولین نطق پیروزی پس از کسب استقلال هند قبام امام حسین را بزرگترین مشوق خود برای آن انقلاب واقعی که در هند رخ داد ذکر کرد.
به اذعان همگان حسین در راه نجات اسلام از حکومتی شدن و افتادن حکومت بدست دشمنان دیرینه اسلام یعنی قوم ابوسفیان که معاویه پسر او بود قیام نمود و در این راه شهید شد و به بهشت اعلی رفت، یعنی به بهترین جای ممکن رفته و از تمام عذاب و زجرهای زمینی خلاص شده، حال به چه علت ما مسلمانان دویست سال است(نه هزار و چهارصد سال) که بر سر و سینه خود میکوبیم و برای شخصی که در بهشت لذت میبرد گریه و زاری میکنیم از عجایب دنیای معاصر است!
آیا میدانید که این مسخره بازیها از زمان صفویان و به ضرب شمشیر اجباری شد؟ و آیا میدانید که مذهبی به نام شیعه قبل از حکومت صفویان وجود نداشته و تنها انگیزه بوجود آوردن آن ایجاد تفرقه بین مسلمانان بوده و بس؟
تمامی مواردی را که در این مقاله ذکر کردم سعی خواهم کرد با توضیحات بیشتری در آینده نزدیک روشن نمایم، امّا هدف من اینست که شما را ترغیب نمایم که خودتان به تحقیق بپردازید و حتماً کمکی خواهید شد تا این قضایا روشنتر شود و خود من بیشتر بیاموزم، به خدایی که با عشق او را میپرستم قسم که به هیچوجه جویای نام نیستم و از تایپ کردن متنفرم! و فقط به این دلیل که شاهدم و شما هم شاهدید که هیچکس به چنین موضوعات حیاتی نمیپردازد مجبور به نوشتن شده ام، اینکه اصل شیعه از کجا آمده؟ یا چرا ربا خواری مجاز است؟ و ختنه کردن و عزاداری های بی دلیل و بت پرستی های اسلامی مانند زیارت قبور و بسیاری دیگر که همه و همه بخاطر وجود قومی فاسد و دجال بنام روحانیت میباشد و بس و تا این تومور از تمامی جوامع بشری ریشه کن نشود هیچ تغییر اساسی در وضع موجود جهان که سرشار از فریب، نیرنگ و جنگ و کشتار است رخ نخواهد داد. در این میان تنها اگر بتوانم به چند نفر از انسانهای پاک را ه یافتن حقیقت را فقط نشان دهم بزرگترین هدیه و شادی برایم خواهد بود. متشکرم.